آغاز 1398

سلام سلام سلاااااام 

سال نو مبارک 

 

بریم که اولین پست امسال رو نوشته باشیم.

 

امسال برای من با پول و شادی و حس خوب شروع شد.اصلا از قیافه اش معلومه واقعا امسال سال منه 

 

خوب برای من شروع بهار خیلی حس لطیف و قشنگی داره.اما چیزی که از سالهای قبل جا مونده حس تعطیلاته ! امسال برای من زندگی عادی بود.عوض شدن فصل بود.اما حس تعطیلات ندارم.البته اینو میگم که گفته باشم نمیگم که مثلا خوشم نمیاد.

 

لحظه ی تحویل سال من داشتم با مامان میجنگیدم که تحویل سال بی سفره هفت سین نمیشه و مامان طبق معمول میگفت ولش کن حوصله داری :/

برای همین لحظه ی تحویل سال من و خواهرام در حال بدو بدو بودیم.یکی کاسه میاورد یکی سنجد میاورد یکی قران آورد... بعد یادم نیست چه شبکه ای بود اما چون نه صدای توپ پخش شد نه اون دیری دیدین معروف خیلی بی مزه بود :/

 

تازه بابای کچلمم خواب بود و ما از مقلب القلوب خوندنش بی نصیب موندیم :(

 

عید دیدنی هم فقظ یه جا رفتیم... دوست دارم عید هی بری خونه ی فک و فامیل و بیان خونه ات و ... اما فامیلای من فقط خواهرامن... 

 

دیگه خونه رو هم سه شب اجاره دادم به یکی از بچه های اینستا... هر کس شنید میگفت دیوونه ای؟ چه دلی داری.مسافرا حالیشون نیست خونه رو داغون میکنن...

اما من میگفتم حتما آدمای خوب سر راه من قرار میگیرن و همینم شد... تنها نگرانی من سوختن مبل و فرش بخاطر قلیون و سیگار بود که واقعا مسافرا همونجور که خونه رو گرفتن همونطور پسم دادن...

 

دیگه جز یه روزی که سفارش ژله های جشن بازنشستگی مامان دوستمو آماده کردم دیگه تقریبا بیشتر وقتمو رو شماره دوزی گذاشتم...

 

کلی براش زحمت کشیدم . دو سومشو زدم حالا میبینم نخش ممکنه نرسه.دو روزه دارم خل میشم.به هر سایت و پیجی میشناسم پیام دادم اما تا بعد تعطیلات سفارش نمیگیرن.کد نخشم بلد نیستم یعنی اگه سفارش بدم و اشتباه بشه باید خودمو حلق آویز کنم 

 

احوالاتمم به طور کلی خوبه و فاصله ی بین آشفتگی های روحیم قابل قبول تر شده.

یه چیزی که حسمو عالی میکنه رسیدگی به گلهامه...

هفته ای یه بار همشونو میچینم تو ظرفشویی دونه دونه باهاشون حرف میزنم و نازشونو میخرم و برگای زرد و گلای پژمرده شونو قیچی میکنم و سطح خاکشونو تمیز میکنم و سیرابشون میکنم و برشون میگردونم سر جاشون... یه قسمتیشون پشت پنجره ی رو به دریان... دو تاشون روی اوپن و باقیشون که سرما دوستن تو نورگیر راه پله Flower صبحا و شبحا کوروشو بغل میگیرم و میریم پیششون.اسماشونو تکرار میکنیم و دونه دونه سلام میدیم یا شب بخیر میگیم...

 

خونه رو از همیشه مرتب تر نگه میدارم و با جوجه مهربون ترم...

تنها مرضم اینه تو روزای حال خرابیم سیگار میکشم... تو ساعت خواب کوروش که حالا یا ظهره یا آخر شب ...

 

با همسر هم خوبیم.عالی نیست حسم.اما دعوا یا بحثی نمیکنیم.یعنی بینمون پیش نمیاد.دیشب میگفت انقدر دلتنگمه که اشکاش دارن از چشماش سرازیر میشن...

منم دلتنگشم.اما نمیدونم اینکه حسم عالی نیست رو چطور توضیحش بدم ؟ 

 

کاراش آروم و خیلی کند اما به خوبی داره پیش میره و احتمال اینکه من دیگه پاییز ایران نباشم خیلی زیاده.

باز هر چی خدا بخواد...

 

دیگه چی بگم؟ به سرم زده یه تتوی ظریف رو مچ دستم بزنم... طرحش یه قاصدکه که انگار فوتش کردن و ازش پرهای قاصدک و قاطیش نتهای موسیقی تو هوا پراکنده است...  جای بخیه رو مچم دارم که برای هشت سال پیشه و میخوام اونو بپوشونم باهاش.حالم از دیدنش بد میشه... 

 

 

همینا دیگه...

 

مواظب خودتون باشید وسط این سیل و بلاها...

سالتون عالی پیش بره الهی Red Hair

 

*شعر نوشت‌:

 

خوش آن زمان که نِکویان کنند غارت ِ شهر

مرا تو گیری و گویی که این اسیرِ من است

 

۱۲ فروردين ۱۴:۵۷ مجله اینترنتی چفچفک سایت تفریحی چفچفک
اول بگم سال جدید شما هم مبارک.

از طرف:

مجله اینترنتی چفچفک : http://chefchefak.blog.ir

ممنون :)

مدل تتوی که گفتی را منم دوست دارم ..
اما خب به دلیل مسائل شرعی من تتو نمیزنم ولی در کل چیز خوشگلیه و میگن برای اینکه پشیمون نشی یه مدت موقت تتو بزن با حنا و ...تا مطمن بشی :)

:)

رنگ تتو زیر پوست میره.کاری به وضو و غسل و اینا نداره ها
حالا منم تصمیم صد در صد نگرفتم.. دارم با خودم کلنجار میرم.

سال نو مبارک باشه عزیزم..هزاران لایک به خودت و شعر پایانی

ممنون زهره جان

سلام سلام سال نو مبارک 😍 منم مطمینم امسال سال تویه و‌به همه اهداف  قشنگت میرسی 😍 
انشاله کد نخت رو پیدا کنی عزیز دلبر 😘

سلام سلااام...

مرسی جونم

۱۴ فروردين ۱۱:۲۵ اون روی سگ من نوستالژیک ...
سلام عزیزم مجدد سال نوت مبارک عزیزم:**
چه خوشحالم برات که فاصله افتاده بین تو حس های بد قبلی. واینکه تعاملت با همسر بهترشده. اون گلها که حالتو بهتر میکنه زنانگی توهه. ذاتا ما زنها پرورش دادن رو دوست داریم. ادامه بده به هر کار زنانه ای که حالتو خوب میکنه .خوشحالم برات که پاییز کنار همسرتی و امیدوارم همینطورم بشه عزیز دل مهربونم.
اوه سیگار؟ راستش نمیتونم در این باره سرزنشت کنم من تجربه سیگار کشیدن دارم ولی فقط یکبار. درون من همیشه یه زن سیگاری وجود داشته که غمهاشو اینطوری خالی میکرده ولی بعد اون یکبار هرگز سراغ سیگار نرفتم و ترجیح دادم درد بکشم. تاسیگار.

سلام قشنگ جان...


ممنون گلم...

درد بکشم تا سیگار :(( چی بگم :(  

۱۴ فروردين ۱۱:۵۴ سارا مجیدی
سلام بلاگر عزیزم(با اسم خودت صدات کنیم یا همچنان بلاگر؟!)
خوبی؟؟
سال نوت مبارک. امسال برا خانواده ی سه نفریتون بهترین سالِ قطعا
سیگار؟!تعجب کردم ازت.سرزنش و نصیحت ک نباید کرد اما خب نکش!!!قانع شدی الان؟!
جز بهترین ها و خوشبختی و سلامتی چیزی نمیخوام برات

سلام قشنگم ممنون. اگه مینا صدام بزنی ممنون میشم.


امیدوارم همینطور باشه جونم.. برای تو و آقا مجید هم...

قانع تر از این نمیتونستم بشم ^_^

قربانت

سلام ، عیدت مبارک :-)

سلااام به شما.. بر شما هم مبارک... یه وبلاگ بزنید دیگه :/

خوشحالم که حالت خوبه بلاگرجانم..
از ته دلم امیدوارم امسال سال تو باشه...دستات به زودی تو دست یارت بره و به همه اون چیزایی که میخوای برسی.
بوس بوس.

مرسی آوا جونم.

سال نو مبارک دوباره

آقا تو چرا اصلا باید سیگار تو خونه داشته باشی که وقت حال خرابی بری سراغش ؟

هر وقت خواستی بخری یاد اون بچه های فقیری بیفت که مدتهاست غذای درستی نخوردن و پولی که تو برای سیگار میدی میتونه هزینهء یه وعده غذا براشون بشه و سریع به جای خرید سیگار هزینه اش رو بده برای اونها

سیگار یواش یواش بوی تنت رو برای کوروش ناخوشایند میکنه هرچقدر هم کم بکشی خاطرهء بوی مادر برای کوروش تو ذهنش تغییر میکنه و از اون لذت استشمام بوی تن مادر محرومش میکنه

نکن لطفا ... یک دفعه بذارش کنار و تمام


در مورد نخ شماره دوزیت هم تو کار آدم تجربه کسب میکنه دیگه اجتناب ناپذیره

به عید دیدنی نرفتن هم باید عادت کنی ممکنه سال بعد کسی نباشه باهاش رفت و آمد و عید دیدنی کنی

و حست به شوهرت که عالی نیست هم طبیعیه

هنوز تو ترکی عزیزم نگران نباش درست میشه

هروقت که تو به خودت علاقمند بشی

پست آخر من در مورد اعتیاد رو خوندی؟ به نظرم حتی کتابش رو هم بگیر بخون به دردت میخوره

دوباره ماچ موچ :)


اوایل نخی میخریدم تموم میشد میخواستم نبود عصبی میشدم.یعنی نمیدونستم چکار کنم.. دو سریه بسته ای میخرم همیشه هست...

یه دفعه ؟ ای بابا آخه نمیخواستم به کوروش ربطی پیدا کنه این جریان... باشه . (الان تو سرم داره میگه پاشو اون دوازده تا نخ باقیمونده رو بنداز آشغالی.یه صدا دیگه میگه عجله نکن مگه چقدر میکشی )

به خودم علاقمند نمیشم.نمیدونم چرا؟ هر بار سیگار میکشم میفهمم اگه عمیقا عاشق خودم بودم این کارو نمیکردم...

نه میام میخونم چشم

عید بلاگر جونم مبارک 
الهی امسال براتون پر از اتفاق ها و خبرهای خوش و موفقیت باشه. 
آرزو میکنم تو هر پستت خبرهای خوب بهمون بدی و شادی و ذوق از هر کلمه نوشته هات بباره 
:*

ممنووون باران عزیزم.

با این اسم لطیفت...


سلام بلاگر

سال نو شما مبارک

ان شا الله همه چیز همیشه بر وفق مرادت باشه


بلاگر سیگار

بی خیال بابا

یه جور دیگه خودتو تخلیه کن


ما هم اگه اومدیم اون طرفا خونتو بهمون میدی اجاره؟ البته شما که به سلامتی ان شاالله تا پاییز نقل مکان کردی و رفتی پیش آقای همسر

یکی از ترسهام برای مسافرت رفتن توی خونه هایی هست که معمولا به مسافرا میدن

دلم نمیخواد اصلا بشینم روی فرشش

یه بار رفتیم شیراز یه خونه بهمون دادن مال خود شخص اجاره دهنده بود اونقدر تمیز و خوب بود انگار توی خونه خودت نشسته بودی

ما هم سعی کردیم همونجور که گرفتیم بهش بدیم

ولی طرف تالش که میریم 

میریم سمت ساحل گیسوم و خاله سرا

معمولا خونه هاشون مختص مسافر هست آدم دلش نمی کشه


راستی همسر من هم اسم هر دو تا بچه ام رو می خواست بذاره کورش 

ولی آخرش نشد

اسم قشنگیه

ان شاالله نامدار باشه پسرت


برات سال خوشی رو آرزو می کنم

سلام سارینا.. مرسی قشنگ جان :)


:(( باشه

آره چرا که نه... منم که برم گمونم خواهرم میخواد یه سری وسیله ازم بخره اینجا رو برای مسافر آماده نگه داره.
من همیشه میترسم خونه ی کسی رو بگیرم توش دوربین باشه :))))  
مسافرای من با خودشون یه رو فرشی آورده بودن. بعد رو رخت خوابها هم ملحفه انداختن خوابیدن برا همین من دیگه نشستم.. خیلی گل گلاب بودن.گفتن تا هستم اگه باز بیان شمال میان همینجا.


آخی جانم.آره منم عاشق اسمشم :)

منم برای تو :)

سلام عزیزم سال نو مبارک امیدوارم امسال سالی پر از آرامش داشته باشی 

سلام گلم ممنووون متقابلا :))

سلاااام جانم...
سال نوت مباررک،،امسال واست پربرکتو شادو درخشان باشه...
لازمه بگم از خوندنت چقددرر ذوق میکنم?😊
 از خوندن تلاشهای درستت در جهت ساختن حالو زندگیت کیفور میشم،از نتایجی که میگیری، هیجان زده میشم...
بهت تبریک میگم که خودت خورشید شدی و بر برفهای زندگیت میتابی،،جوونه هات،شکوفه هات،رشدت مستدام دوست قشنگم 💖💖💖

سلام قشنگ.

مرسی جونم برای تو هم...
لازمه بگم این دلبری هاتو یه کم کمترشون کن؟؟؟ :))

جون جون جون.. میبوسمت

سلام و ادب
سال خوبی داشته باشید
حقیقتش مدتیه تصمیم گرفتم از شهری که ساکنم فاصله بگیرم و شهرهای شمالی مدنظرم هست به چند دلیل اول علاقم دوم اب و هواش و ....
اگر امکانش هست میشه بگین کدوم شهر شمال هستید؟
و بیزحمت میگین قیمت خونه برای رهن یا اجاره برای یکسال چطور هست اونجا؟
خواهرتون بعد از مستاجری شما اجاره میدن خونشون رو؟
خیلی ممنونم و ممنون میشم در کل راهنماییم کنید

سلام به روی ماهت :)

به به چقدرم عالی

بله عزیزم ما تو یه شهر کوچک به اسم پره سر هستیم.یه ساعت با رشت.چهل دقیقه با انزلی.بیست دقیقه با تالش و یه ساعت و اندی با آستارا فاصله داره.

ببین خواهر من طبقه سومش رو ده چهارصد بنگاه گذاشته بود.من فقط دو تومن داشتم بهش دادم و کرایه هم نمیدم... طبقه دومش رو هم پنج چهارصد گذاشته.

بعد از من تصمیمش مشخص نیست.خودش میگه نمیخوام مستاجر بیارم بهتره برای مسافرها نگه دارم.همسرش نظرش رو مستاجره.. هنوز به تفاهم نرسیدن

در کل راهنمایی خاصی ندارم.باز اگه سوال داشتی حتما جواب میدم :)

سلااااام مهربووووون

خیلی خیلی خیلی از پاسخگوییتون ممنونم
و از آشنایی و دوستی با شما خوشوقتم

بهترین ها نصیبتون 

ممنون عزیز قشنگ

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان