سلام، خدایا هر چی مینا میخواد و به خیرشه براش جور بشه لطفا🙏
بی یخچالی خیلی سخته.
رفتارهای کوروش هیچ ربطی به بیش فعالی نداره. اولا اون داره یه شرایط جدید را تحمل میکنه پس با شیطنت داره تنش ها را میریزه دور. دوما روش تربیتی ما با اونا فرق داره. اونا همش ارومن. ماها بچه هامون از در و دیوار بالا میرن.
اقا یه مهمونی دعوت بشی همشون اروم نشستن. اخر سر هم میگن واای خیلی خوش گذشت. ماها تا وقتی یخورده نرقصیم و از ۴ تا درخت بالا نریم اصلا مهمونی را به حساب نمیاریم.
چقدر خوب داری اوضاع خانواده را منیج میکنی :****
مینا...چقدر قشنگ میتونی مشکلات رو تجزیه و تحلیل کنی و توی احساسات غرق نشی....خیلی منطق قوی و محکمی داری.به نظرم کار خوبی کردی که با سیاوش راحع به اتفاقاتی که مسببش بوده وارد بحث نشدی...اینجوری بارت سبکتره....
میدونی چیه...الان دقیقا شبیه یه پرنده شدی که داره کم کم پرواز کردن رو یاد میگیره...به زودی آسمان با همه وسعتش تو رو در آغوش میگیره...دست از تلاش برندار....
آهان اینم بگم و برم...اینکه یه جورابی از اطرافیان دور شدی خودش یه پوئن مثبته...فکر کن همه آدمها کنارت بودن و واقعا قصدشون هم خیر بود برات اما چقدر سنگین تموم میشد برات نظرات و حرفها و راهکارهاشون
عزیزممممم...
مینای جسور و قدرتمندم💕💕💕
بهت افتخار میکنم💜
راه زندگیت سمت نور باشه الهی☀️
قلبت آروم و دلت گرم به گرمای نگهبان عالم❤️
به آغوش امنش میسپارمت و برای صبوری و قدرتمندی و رشدت دعا میکنم😘🌹
مینا چقدر تو عاقلی،شعور و اگاهی و مسیولیت پذیری از نوشته هات کاملا مشخصه.افتخار میکنم بهت رفیق و کلی چیز ازت یاد میگیرم
مرسی زهره جانم.
سلام مینا حان کلا پروسه ی جدایی خیلی حرفا داره تو ایران حالا من کشورای دیگه رو نمی دونم ما یه ضرب المثل داریم که میگیم یه پیراهن بلند وگشاد بپوش هر کی هر چی گفت بریز توش و برو یعنی برات بی اهمیت میشه همه چی فقط یه تفاوت داره آدما رو می شناسی سخت نگیر تصمیمت رو گرفتی راهتو پیدا کردی و مهمتر از همه اینکه قوی هستی و غصه کوروش جانم نخور خدا رو شکر جایی هستی که به بچه ها بها میدن
سلام گل
میدونی خیلی بدم اومد سیاوش این مزخرفات گفته
خیلی بی شعوری میخاد آدم زنشو بدنام کنه
به نظرم به مامانت اینا زنگ بزن و اتمام حجت کن
بگو ببینید من اومدن انگلیس که جدا مستقل زندگی کنم و پیشرفت کنم
فکرکردم با شوهرم میتونم ادامه بدم
ولی ما دچار مشکل شدیم
نمیتونم دیگه این زندگی ادامه بدم
بگو مادر شما مادرمی احترامت حفظ کن نزار چیزی بگم ناراحت شی شما اگر من و بچم دوست داری اگر سیاوش حرفی زد بزن توی دهنش بگو دختر من مثل گل پاک
اگرم نمیزنی دهنش لطفا حرفشو بهم انتقال نده
با ابجی و شوهرشم اتمام حجت کن بگو شما کاری برام نمی کنید ی قرون پول بهم نمی دید
که اینجا پس دخالتم نکنید وگرنه همین یک ذره سلام بینمون از بین میره
یکم سر سنگین باهاشون باش هم خانوادت ایران هم اجیت بزار بفهمن ناراحت شدی و اگر بخوان زیادی دخالت کنن
رابطتو باهاشون کممیکنی
نمیشه که
حالیشون کن اومدی انگلیس دیگه ایران نیستی خاله زنک بازی معنا داشته باشه واقعا متوجه نمیشم یکی از دلایل مهاجرت همین کوتاه شدن زبان فامیل هست😂
باز دست برنمیدارن از الان نزار دخالت کنن زیاد زنگ نزن اهمیت نده بهشون بفهمون مهاجرت کردی و قطعا مثل قبل رابطتت باهاشون نیست فقط در حد احترام
در ضمن به سیاوش بگو
ما حرفی نداریم فقط روزهای که میخای کوروش ببینی فقط چت پیام میدی به نظرم اگر آدم مورد اعتماد داری کوروش بده ببره ببینه برگردونه حتی نبینش
واقعا دیگه جوابشو نده اگر میخای تموم کنی اگرم دو به شکی که هیچی برگرد سر زندگیت
کوروش بعید میدونم پیش فعال باشه
بنده خدا بچه این مدت خیلی دچار نوسان شده به مرور بهتر میشه انشاالله
همیشه بخندی
مرسی که مینویسی مینا جون.
به یکی از دوستانم که در مورد بیشفعالی اطلاعات داره میگم بهت پیام بده.
من از تو ممنونم هوپ
سلام مینایی خوبی عزیزم؟
وای خدایا چه خوب میشد اگر آدما میفهمیدن نیاز نیست تو همه مشکلات ما سرک بکشن و قابلیت این رو دارن که با مداخله همه چیز رو حل کنن...
البته در مورد مادرت تا حدی حق میدم، چون مادرا همینن، به خیال خودشون دارن کمک میکنن و دلسوزی
ولی به شوهر خواهرت نمیشه حق داد اصلا، اگر شرایطش رو داری یکبار با خودش تماس بگیر و بگو لطفا اگر هم سیاوش بهت زنگ میزنه، فقط درد دلاشو بشنو و حق نداری اونا رو برای من پیغام و پسغام بفرستی چون این کار تو هیچ کمکی به هیچکس نمیکنه.
وای از وقتی بچه ها بدغذا میشن، براش غذاهای ساندویچی درست کن شاید بخوره.
این حجم از سردرگمی تو سی سالگی یه مقدار تعجب آوره
تو تا اینجا بودی این کلاس اون کلاس می رفتی که بری اونجا باهاشون کار کنی هیچکدوم هم به هم ربط نداشت صحبت کالج و دانشگاه هم اصلا نبود
الان رفتی اونجا دنبال کالج و دانشگاه هستی در حالیکه حتی نمی دونی به طور خاص چه رشته ای رو میخوای بخونی
دیگه تو سی سالگی فقط اونایی می رن دانشگاه که یه اشتیاق سوزان کشنده برای یک رشته ی خاص داشته باشن با کلی هدف و برنامه ی مربوط به اون رشته ... این که حالا برم ببینم چی داره انتخاب کنم مال بچه های 17-18 ساله است با جیب پر پول و خیال راحت که بابام خرج زندگیم رو می ده نه یه زن سی ساله ی تنها با یه بچه ی 5 ساله
با خودت چند چندی تو الان؟
همینجا هم دانشگاه رو نصفه ول کردی
چی میخوای تو از زندگی مینا خودت می دونی؟ با این سیستم دانشگاه رفتن هم هیچی تهش نیست
دنبال مدرکی؟ اگر مدرک برات مهم بود چرا همینجا تو ایران به جای اون همه کلاس کیک و ژله و ناخن و آرایشگری و فلان کلاسهای مرتبط با درسهای دانشگاه نرفتی که الان اونجا ریاضی سخت نباشه مثلا
تکلیفت رو با خودت روشن کن هدف رو مشخص کن و متمرکز رو همون برو جلو هم در مورد کار هم هر مهارت دیگه ای که میخوای یاد بگیری با این وضع سردرگم هردمبیل بخوای بری تو 40 سالگی هم باز همین جایی هستی که الان هستی
وابسته به دیگران و بی پول
طبق معمول همیشه اصلا کامنت من رو درست نخوندی من خودم کسی هستم که همیشه میگم برای شروع هیچ کاری سن و سال مطرح نیست اما برای به باد دادن عمر و زندگی تو هرسنی که باشه دیره
لازم نیست دید قطعی برای پنج سال بعد داشته باشی تو برای سال آینده ات هم یه دیدی داشته باشی کمک کننده است
نه مینا داری اشتباه فکر میکنی و راهت اشتباهه این شکلی با این دیدگاهی که خیلی بی ربط به کامنت من نوشتی بیشتر از قبل سردرگمیت نمایانه
من هیچ جای کامنتم نگفتم برای دنبال علایق رفتن سن و سال لازمه دیره یا زوده
من گفتم برای از این شاخه به اون شاخه پریدن سی سالگی عجیبه میدونی چون سی سال زمان خیلی زیادیه برای اینکه ادم خیلی چیزها رو امتحان کرده باشه و حالا دیگه بدونه کجای زندگیه و چی میخواد و علاقه اش رو پیدا کرده باشه حداقل یه شمه ای ازعلاقه اش رو
به نظرت قراره آدم تا ابد هی از این ور بپره اونور از اون ور بپره این ور بگه هنوز نمی دونم چی دوست دارم؟
کامنت قبلی من رو نگه داره چندسال دیگه ممکنه لازم بشه دوباره بخونیش
این جواب بی ربط به کامنتم هم میذارم به جساب همون جبهه گیریهای بچه گانه ای که عادت دارم بهش در مورد تو
الانم اومدم بهت بگم برای کوروش دیگه غذای ایرانی نپز یاد بگیر غذای جدید انگلیسی با سبک و سیاق اونا بپزی آب و هوای کوروش عوض شده و طبعش به غذایی میکشه که تو آب و هواش داره زندگی می کنه سبزیجات گریل با پزوتئین های لازم بدنش احتمالا بدون هیدرات کربن بیش از حدی که ما مصرف میکنیم
برو با معلم هاش صحبت کن ببین بچه های دیگه چه مدل غذایی میارن برای کوروش از همون مدل بذار
سوالت رو هم جواب میدم
من تو 25 سالگی دیگه مسیر زندگیم رو مشخص کرده بودم و در راهش هم قدم برداشتم تمام جنبه های زندگیم هم درستن تنها جنبه ی کمبود دار زندگی من که اونم کاملا مدیریت شده و با برنامه هست شرایط مالی منه که اونم در اندازه ی خودش خیلی اوکی و درست و با ثباته تومنی به کسی بدهکار نیستم و تومنی هم محتاج به کسی نیستم ولی من بیشتر میخوام پس می رم برای بیشتر کردنش فکر نمی کنم کامنت من هیچ ربطی به این داشت که آدم دنبال علایقش باشه یا نه و آیا سن و سال مطرحه یا نه
منظور من نرسیدن به یک ثبات تو زندگیه ...سردرگمی و بلاتکلیفیه ... این که هنوز آدم ندونه چی دوست داره
اون چیزی که داره تو دانشگاه و کالج به تو کیف می ده درس خوندن نیست که اگر بود هر طور شده یه تایمی تو هفته براش خالی می شد برای درس خوندن
بگرد ببین چی داره به تو کیف می ده؟
ابراز وجود کردن بین دیگران
تعامل با یک عده آدم و ابراز کردن توانمندیهات؟
خودت رو پیدا کن
کل کامنت من همین بود
خودت رو پیدا کن
بال بال نزن اینقدر بین شاخ های مختلف زندگی که هر کدومش فقط یه جنبه از تو رو راضی می کنه
چیزی رو پیدا کن که تمام جنبه های وجودت رو رشد می ده و راضی میکنه و پول هم برات میاره
تشویقت کردم زود پست گذاشتی ها 😉
مینا به نظرم رفتارهای کوروش به بیش فعالی نمیخوره یکی از آشناهای دور ما پسرش بیش فعاله دکتر بهش قرص داده اگه قرص نخوره هرچی وسیله تو خونه باشه رو می شکنه در صورتیکه کوروش اصلا اینطوری نیست
پس زیاد خودتو نگران نکن
مینا جونم سلام
امیدوارم حالت خوب باشه
من دیروز پستت رو خوندم ولی انگار یادم رفته پیامم روبذارم
مینا من مامانتو درک میکنم که نگرانته و دلسوزی میکنه
سیاوش رو هم درک میکنم چون مدت زیادی انگلیس تنها بوده و خب نمیدونه باید چیکار کنه و عنان از دستش در رفته و حالا عصبانیه اما خب عصبانیم از اون توهمی که زده
اما این شوهر خواهرت چشه؟چند چنده کلا خیلی حرصم گرفت
خیلی خوب شد که نشد بری سر بزنی بهشون،هرچقدر خواهرتو دوس داری ولی چرا جلوی شوهرشو نمیگیره
یجوری هم رفتار میکنن انگار سربارشونی
خوبه که سکوت میکنی ولشو کن اینارو
راجع به کوروش همزود هرچی شد به ما هم خبر بده
هرچند خب بچه ی آروم نداریم ما اصلا
و یکی دوستان گفته بود بچه های اونا نسبت به ما آرومن واقعا راست میگه
من الان دخترم کل خونه رو به هم میریزه،کل کلشو
هیچوقت خونه تمیز نیست هیچوقت!نشستم یهو میبینم از بالای پنجره خودشو میندازه روم و سکته ناقص میزنم همه جا سرک میکشه و همه چی رو به هم میریزه
و این صحبت های مربی و معلمش که کوروش اونکارارو میکنه صلا برام عجیب نبود
موفق باشی عزیزم
سلام من دوست هوپم.
من خودم بیش فعالی دارم در بزرگسالی فهمیدم. این موضوع اینقدر مدلهای مختلف داره که بسته به نوعش میتونه خیلی خوب یا خیلی بد باشه. ضمن اینکه تا یه بچه شیطون میبینن میگن بیشفعال. اینو متخصص باید تشخیص بده. از دارو هم نترسید. تاثیر دارو مثل همون تاثیر چایی قهوه اس که تمرکز رو زیاد میکنه.
اتفاقا شاگردهای بیشفعال من خلاقترینان. و اصلا به معنی آنرمال بودن نیست. تو خیلی از موارد بهشون کمک هم میکنه.
اصلا نترسید. بیشترین درصد بیش فعالی هم تا نوجوونی از بین میره
مینا
مینا
میناااااااا
میناااااااااااااا
تیترت نباید ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲ میبود؟!😏
یا دلیلی بر این عقب گرد دوساله داشتهای؟!
هان، هوم؟!
یگااانننههههههههههههههه مرسی که گفتی... اشتباه زده بودم :)
سلام مینا جانم
در رابطه با طلاق
من خواهرم دو سال پیش طلاق گرفت
یعنی شوهرش اول با بچش دعواش شد و بعدم طی یک سری اتفاقات کلا ول کرد و رفت
و هی فشار آورد برای طلاق
البته که هیچ وقت زندگی نرمالی نداشتن از اولش
ولی نهایتا وجود یه بچه نوجوان جسور و ناسازگار آخرین تیر رو زد و زندگی پاشید
میخوام بهت بگم از این پرت و پلاها، شوهر خواهر سابق من هم زیاد میگه
حالا فرق شما و خواهرم این بود که شوهرخواهرم مشتاق تر بود به طلاق
مثلا زنگ می زد به فامیل و می گفت من خرج کل خانواده اینا رو دادم تا حالا (یعنی مثلا خرج پدر مادر من رو) در حالی که همیشه آخر ماه پول کم می آوردن و مادر من بهشون پول قرض می داد
نمی دونم انگار خودشم دروغهاشو باور داشت
آخرش خواهرم از مهریه اش گذشت تا فقط از شر تلفن زدنش به فامیل خلاص بشه
می گفت آبروم رو همه جا برده بذار بره
البته من موافق نبودم و بهش گفتم بذار تا آخر لنگ مهریه بمونه ولی خواهرم دیگه نکشید و رفت تمومش کرد
نمی دونم این براشون یه ابزاره یا واقعا در اثر فشار دچار جنون میشن
واقعا نمی دونم
ولی میخوام بگم که درکت می کنم