ابراهیم تاتلیس جان

سلام سلام.

 

گفته بپدم ابراهیم جانِ بابا از خواننده های مورد علاقه ی منه تو ترک زبان ها؟؟؟ حالا یه کلمه هم نمیفهمماااا اما خوب کلا موسیقی استانبولی رو دوست دارم.الانم که ایشون داره میخونه و منم که عنوانی از این بهتر نیافتم :)

 

خوب تعریفیام چی ان؟

من دوباره قرصهامو شروع کردم. مثل اول از دز پایین و حالا دومین شبه که به دز کاملش رسیدم و حالمم خیلی بهتره. تقریبا تمام طول روزم به شماره دوزی میگذره و انگشت سبابه ی دست راستم پینه بسته و سبابه ی دست چپم که میره زیرِ کار حسابی با سوزن سوراخ سوراخ شده اما شده خودمو بکشم باید بار این سفارش رو از رو دوش خودم بردارم.اون بیچاره ای که بهم سفارش داده دیگه پری روزا پیام داد و شاید یه کم آماده ی دعوا بود.یه کم خشن پیام داد ولی من از ته قلبم از اهمال خودم ابراز تاسف کردم و عذر خواهی کردم و بهش قول دادم همه وقتمو بذارم رو کارش.... انجامش که بدم خیلی حالم بهتر میشه. من کلا وقتی بارهای روی دوشم رو از لحاظ کارهای انجام نشده سبک میکنم حالم بهتر میشه...

 

از پوشک گرفتن کوروش داره خوب پیش میره. چند روز یه بار در حد دو قطره جیش ممکنه بریزه تو شورتش اما من اصلا باهاش مشکل نداشتم.الان شبا هم پوشکش نمیکنم.چند شب اول خشک بیدار شد بعد انقد من ذوق کردم و نود و نه جا گفتم خدا گفت فکر کردی تموم شد؟؟ تحویل بگیر ! و اینطوری شد که سه شب پشت سر هم تو شلوارش جیش کرد و الان باز سه شبه پاکه :)

 

سیاوش هم حالش بهتره.من مطمپنم این بار تو بلند شدنش دستشو درست گرفتم و کمکش کردم.خیلی خوشحالم از این بابت. حتما هنوز ناراحته که دوری از ما انقدر طولانی شده اما سر پاست و این برام خیلی مهمه.

 

اووم دوره ی من دوست داشتنی رو باز از وسطش کنار گذاشتم. امروز داشتم فکر میکردم بی خیالش شم اصلا ! ولی باز میگم یه بار دیگه هم امتحان کنم حالا

 

خیلی هم تو مود آشپزی ام.این روزها خیلی به یه زمانی فکر کردم که حتی برای خونه شکلات مغز دار درست میکردم.شیرینی و کیک راه به راه... غذاهای جدید خوب...

اون ساندویچ های مرغ و کرفس کو؟ اون پاستاهای میگو ؟ و چند تا چیز دیگه که شاید خوشمزه نبودن و تکرار نشدن اما من براشون تلاش کرده بودم.

 

بچه ها گلدونام از وقتی تابستون شد یکی یکی آفت گرفتن.حشره های سفید چسبونکی... چندتا گل و گلدونم از دست رفت و چندتاشونو امشب سم پاشی کردم...

گلدونای بنفشه آفریقایی رو هم حسابی تکثیر کردم اما دیگه هیچکدومشون گل نمیدن :((

 

سنتور هم... آخ واقعا تمرین کردنش با کوروش نمیشه. میخوام از امشب بعد خوابش یه کم تمرین کنم.

 

رژیمم هم به هیچ کجا نمیرسه. یعنی دریغ از دویست و پنجاه گرم کم شدن! البته میدونم هنوز واقعا پرخورم... چقدر غلبه به نفس سخته برام :(

 

بچه ها میدونید کوروش شیرین ترین آدم روی زمین شده؟؟؟ امروز یه بار لپمو کشیده گفته گوربونت برم... یه بار گفته عاشگتم... خوب غش میکنم براش.

هر بار که محبتشو میبینم میگم خدا رو شکر کوروش بچه ی خوبیه.من مطمپنم کارهای بدشم تقصیر هیچکس جز من نیست.

خدایا کمکم کن مامان لایق و قابلی بشم...

الان نشسته رو میز آرایش من لاکامو چیده میگه این بیب بیبه (فرمون ماشین) این دنده است... چند دقیقه یه بارم میگه بیا بغلت کنم .میرم بغلم دستاشو حلقه میکنه دور کردنم میگه برو تو اتاق گریه کن (حرف خود من وقتی با جیغ شروع به گریه میکنه) بعد من نگاهش میکنم لپمو میکشه یه چیزی میگه که نمیفهمم اما نازم میکنه انگار...

دوستش دارم :)))))))

 

 

دیگه چی بگم؟ 

 

هوای شمال حسابی پاییزی شده و منم که غش برای این هوا خاصه در شمال!  اصلا اینجا بارونش سرماش همه چیزش یه چیز دیگه است... مثلا اگه الان ساوه همین هوا بود به من انقدر نمیچسبید. من شوفاژ رو هی روشن میکنم هی خاموش.اصلا نمیشه همش خاموش باشه.

دیگه کم کم باید پرتقال و انار بخوریماااااااا ^__^  سیب سرخ استخونیا رو بگو :) جونم کیوی و خرمالو...  خدایا خدایا من عاشقتم بخاطر میوه ها. شکرت

 

وای بچه ها خبری که احتمالا نداده بودم حاملگی نفیسه است :) نمیدونم گفته بودم یا نه اما خوب بعد دو سال بالاخره یه جوجه تو دل نفیسه کاشته شد و الان در مرحله ی ویار به سر میبره :) خوشحالم براش...  دلم براشون چقدر تنگ شده هععععی :(

 

خوب دیگه من میرم فعلا... حتما به زودی به وبلاگاتون سر میزنم.چقدر احساس عشق عجیبی تو وجودم گلوله شده (این از دلبری های امروز کوروشه حتما) . براتون یه عالم عشق میفرستم.با من سهیم شید تو این حال و هوا heart

 

 

مینا نوشته هات خیلی پخته شده ..

خیلی مادر شدی .‌مادر خوب و مهربونی که خودش را دوست داره .‌خوش یه حال کوروش :)

وای جانم جانم مرسی

ای جووونم به کوروش با احساسمون قشنگ درکت میکنما 

وقتی به دانیال میگم بوسم کن صورتمو تف مالی میکنه من تو آسمونام بعد فکر کن شروع کنه به حرف زدن و اینطوری محبت کنه حتما غش میکنم از خوشی 

خدا حفظش کنه :*

حتما غش میکنی . کوروش از این محبت ها زیاد داشت.. کم کم خراب شد. یعنی رفتار من خرابش کرد. اما الان چند روزم که خوب میشم باز میبینم اون خوبی هاش مثل آتیش زیر خاکستر معلوم میشن...


مرسی

از حال خوبت کللللی انرژی گرفتم آتیش پاره❤❤❤

همیشه همینطور سرحال و پراز عشق ببینمت جانم😘

 

مرسی عزیزم

تو جان و دلی ... آخیش واسه این همه حال خوبت.اصلا از عکسای چیتان پیتانت معلوم بود😍 ادامه دار باشه این حس و حال الهی... 

میگما حتما یه بخش زیادیش  تاثیر عشق قلمبه ی کوروشه اما اثر دارودرمانیِ روحت رو هم نادیده نگیر

مرسی عزیزم.

😂😂 کجای عکسهام چیتان پیتانن

دارو درمانی روحم؟ منظورت قرصمه؟؟ این تنها چیزیه که حالمو خراب میکنه.همش میگم الام من مصنوعی خوشحالم یعنی؟؟ :(

خوشحالم که داری روزهای بهتری رو میگذرونی.

امیدوارم روزهای خوبت همیشه پابرجا بمونه و روزهای طلایی با هم بودنتون هر چقدر سریعتر برسه.

منتظرش باش ولی براش عجله نکن. دقیقا هر وقت زمانش باشه میرسه.

ممنووون جانم.


هر وقت زمانش باشه... الهی آمین

۲۳ شهریور ۰۸:۲۷ بانوی عاشق

آبان جان خوش به حال کوروش رو گل گفتی

سهیلا جان غش کردن در راه است

مامانی خانوم آتیش پاره رو خوب اومدی

اصن این مامینای گل ما امروز خیلی خوب و پر انرژی شده

منم الان سر صبی خوندمش کلی انرژی گرفتم

 

راستی مامینا جان بهت گفته بودم شروع کردم به این که داد نزنم سر پاشا

الان هفته سوم شده و دیگه عادت کردم

حتی ی روز ک پوشک نداشت داشت وسط خونه پی پی میکرد تو شورتش

من خیلی خونسرد تشک تعویض گذاشتم زیرش ک کثیف نکنه بعد با همون تشک کشوندمش تو دسشویی

 

عالم خونسردی هم عالمیه ها خخخخخخخخخخ

اوووف بانوی عاشق چه کرده همه رو دیوونه کرده...

آفرین به اراده ات دختر
منم الان کوروش یه لاکمو شکوند و تمامش رو به پاهای خودش و موکت اتاق خوابم مالید وقتی رفتم اتاق نگاهش کردم گفت دعبام نکن.نکردم.... یعنی سکوت هاااا.از اون سکوت ها :)) 
موکت پالاز نازنینمو به فاک داد فسقلو.
ولی الان خوشحالم داد نزدم.خوب چی شد یه لاک از بین رفت با یه موکت با یه شیشه استون برای سرویس تختم و یه مقدار وقت... دیگه تموم شد رفت

۲۳ شهریور ۱۰:۱۵ سارا مجیدی

مرسی از کوروش بخاطر حال خوبی ک ب مامان مینا داد!منم انرژی  گرفتم صبح!

ای جانم. سارای قشنگ

وای چقدر قشنگه وقتی یکی اینطوری خالص ابراز عشق و دوست داشتن میکنه

اصلا میره تو عمق جون آدم

گل پسر من یه جمله هایی میگه که دلم میخواد اون لحظه درسته بخورمش

گاهی اوقات حس میکنم تنها کسی که واقعا واقعا از ته قلبش منو میخواد و صادقانه دوستم داره فقط و فقط اونه

 

منو همینجوری که هستم میخواد.

خیلی خوبه خیلی...

ماشالا به پسرت.

خدا نگهش داره برات عزیزم

آره منظورم قرص بود. وا...خل شدی مگه؟ یعنی وقتی سرمامیخوریم و گلودرد داریم و دکتر بهمون آنتی بیوتیک میده و حالمون خوب میشه یعنی مصنوعی حالمون خوب شده؟ باید عصبی شیم و استرس بگیریم که چرا با آنتی بیوتیک جسممون خوب شده و سرحال و روپاییم؟؟؟ دیوونه 😍 

اون فرق میکنه آرزو

سلام

خیلی خوب مینویسی....نوشته هاتو دوست دارم

همیشه به این فکر میکنم ک چجوری بدون شوهرت زندگیتون رو میچرخونی؟واقعا خیلی سخته و تو از پسش براومدی.(منظورم مالی نیست ها)

امیدوارم جواب تمام این صبوریات روزای قشنگ سه نفره ی پیش رو باشه حالا هرجای دنیا ک باشه❤

سلام عزیزم .


مرسی از مهربونی و دعای قشنگت.
😘😘😘😘

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان