سلام به همه ی خوشگل موشگلای خواننده ی وبم
به اون آذرماهی های عزیزِ دلِ آتیش پاره سلامِ آتشین تر ^_^
دیدید دستی دستی تو پاییز زمستون شد؟؟؟ خدا رو شکر بخاطر برفی که تهران اومد و هواتونو پاک کرد :)
از احوال من اگه بپرسید منم خوبم :) با تو دلی شونزده هفته ایِ نازم یه عدد شنگول و حبه ی انگوریم
دیروز خیلی روز سختی داشتیم.روز میان ترم دانشگاهم بود.از شش صبح بیدار بودم و مشغول خوندن.خوب موضوعش زمانهای مختلف بود.یعنی همه ی زمانهای موجود و خوب خیلی برام سخت بود که میدیدم خوندم تستو زدم مثلا حال کامل استمراری بعد یه کوفت دیگه ای بود کلا :|
اما امتحانمو خوب دادم.سر امتحان انگار تو سرم لامپ روشن شده بود ^_^ به حساب خودم که از شش نمره میشم پنج و بیست و پنج و راضی هم هستم :) قشنگ ترین قسمتش این بود که بچه های تکمیل ظرفیت تازه به کلاس اضافه شدن یکیشون اومد گفت قراره شما این هشت فصلو بهمون درس بدی.منم همینجوری نگاهش کردم گفتم من؟؟ گفتم کی یه همچین حرفی زده و اونم گفت استاد گفته شما درست خیلی خوبه ^__^ اون لحظه دلم میخاست آفتاب بالانس مهتاب بالانس بزنم :) دیگه همینجور سر کلاس به همسری هم خبر دادم نمره ی احتمالی رو و خیلی خوشال موشالش کردم.گفت برات جایزه میخرم اصن
بعدشم که رفتم کلاس زبان و دیگه واقعا دچار یه سر درد خیلی بدی شده بودم...
همسر اومد دنبالم و هوا هم تاریک شده بود و سررررررد دیگه گفت بریم یه کم تخت بچه ببینیم
وای که ما چقدر با هم تفاهم نداریم سر انتخاب وسیله
دست از پا دراز تر برگشتیم و منم که سرم داشت منفجر میشد فورا گفتم جایزه مایزه نخواستم برگردیم خونه.
یعنی وقتی رسیدیم بلافاصله رفتم تو تخت و چراغا رو خاموش کردم و قبل ساعت 9 خوابم برد...
ساعت نه صبح که بیدار شدم یادم افتاد هشت کلاس داشتم و خیلی هم مهم بوده >_< ولی دیگه نمیشد کاریش کرد...
دیگه گفتم پاشم برم واکسنمو بزنم حداقل :)
بعدش هم که این پست رو تو اینستا گذاشتم. کلیک
بعدشم زنگ زدم قرار استخری که امروز داشتم رو کنسل کردم.از هفته ی بعد میرم الان دستم درد میکنه یه نمه.
الانم آشمو دارم گرم میکنم که نهارمو بخورم.اون دوست کلاس زبانیم دیروز آورده.کلا زیاد برای تو دلی خوراکی میاره.دیروزم تو کلاس بهم یه تیکه کیک داد گفت با خودم گفتم از صبح دانشگاهی حتما برسی اینجا گرسنه ای اینو برای نی نی آوردم :)
خوب ای جان دیگه
منم ایشالا برای شب یلدا یه چیز جینگول براش میخرم و بهش کادو میدم :)
الان دیگه برم که آشه صدام میزنه میگه بیا منو بخور ^_^
روز خوبی داشته باشید
*دامَن آلوده اگر خود همه حِکمَت گویَد
به سُخَن گفتَنِ زیباش,بَدان بِه نَشَوَند
وانکه پاکیزه رَوَد گر بِنِشسنَد خاموش
همه از سیرَتِ زیباش نصیحت شِنَوَند*
*سعدی*