سلام :)
وقتهایی که خیلی عمیق به این سرعت گذر زمان فکر میکنم دلم میگیره.
یکجورهایی انگار نه انگار که همین دیروز سال تحویل شد و ما خوابالو خوابالو نشستیم پای هفت سین و یا مقلب القلوب خوندیم :/
انگار نه انگار همین چهار ساعت دیگه فروردین 95 تموم تموم میشه !
یکجور استرس غریبی هست که همش بهم میگه لحظه ای که دیگه از زندگی تو این دنیا کاملا امید میبُرَم و میفهمم لحظه ی رفتنم نزدیکه باز همین امروز برام مثل دیروزمه انقدر که نفهمیدم چطوری گذشته ...
و خوب مرگ کمی منو نگران میکنه..
پریشان میکنه..
دروغ چرا؟ خیلی نگرانم میکنه..
شنیدم کسایی که خیالشون بابت اعمالشون راحته از مردن نمیترسن..
اما من همیشه حتی وقتی خیلی به خودم اطمینان داشتم هم میترسیدم.. از دنیای نادیده... >_<
بگذریم حالا از این جریان :)
با لبخند ادامه بدیم ادامه ی پست رو.. اون هم از نوع ملیحش ^_^
اوضاع من با همون روند خوبی که شروع کرده بودم داره ادامه پیدا میکنه..
نه اینکه زندگی سخت نباشه..
نه که کسی رو اعصاب نباشه..
اما دل من از وابستگی به همه ی آدما آزاد شده..
و خوشحالم از این بابت.
حالم یجوریه که تو دلم و برای خودم شادم..
نه خبر بدی اونقدر ناراحتم میکنه که بشینم زار زار گریه کنم.
نه خبر واتفاق خوبی اونقدر از خود بی خودم میکنه که فراموش کنم میگذره.
و از این بابت هم خوشحالم..
با خودم به جاهای خوب خوبی رسیدم :)
از زبان بگم که هر چه آتیش عشقم به یادگیریش شعله ور تر میشه سختی ها و پیچ و خم هاشم برام بیشتر میشه.. هنوز اونقدر که باید نتونستم براش وقت بذارم.به جز دیروز که سه ساعت نشستم پاش..
یه سایت معرفی میکنم برای علاقه منداش: کلیک
عالیه اینجا...
چون معلمهاش واقعا انگلیسی زبان هستن و من تاحالا هر گرامری رو نفهمیدم اینجا مشکلم رو حل کرده :)
امید که مفید باشه برای شما هم :)
دیروز یه شکلات برای اولین بار درست کردم که عالی شد.پست بعدیم حتما دستورش رو خواهم گذاشت.
همسر میخوره و میگه :
اینو واقعا تو درست کردی؟؟
بله ^_^
یعنی واقعا؟؟
اوهوم ^_^
میدونی؟؟ میخوام بهت بگم عالی شده.. از تو بعید بود اصن ^_^
:| کچل!
راستش حالا که سعی میکنم کمتر بنویسم و اگه پستی میذارم یه چیز خوبی داشته باشه توش برای یاد گرفتن یا لذت بردن بیشتر خل شدم و تو خونه با خودم گپ و گفت میکنم ^_^
تو سرم پست میذارم.
تو سرم کامنت میذارم.
تو سرم جواب کامنت میدم ^_^
آهان اینو گفته بودم که کتاب شازده کوچولو رو خوندم.اما دیشب متوجه شدم یه سری جمله ها هست که تحت عنوان برگرفته از کتاب شازده کوچولو این ور و اون ور خونده بودم و خیلی هم عالی بودن.. خصوصا تو قسمت های مکالمه ی روباه و شازده. اما اصلا تو کتاب من نبودن اینا :/
چرا واقعا؟؟ کسی میدونه؟ کتاب نسخه ی کامل و ناقص داره تو بازار؟؟ جریان چیه؟
خوب دیگه کم کم پست رو ببندم و برم شام و نهار فردا رو درست کنم :)
+ امیدوارم اردیبهشتِ خوب و لذت بخشی پیش روتون باشه :)
+ یه سری دوستای عزیز هستن تا آدم نره براشون کامنت نذاره نمیان وب آدم.عزیزان من لازم نیست بخاطر پس دادن کامنت قبول زحمت کنید واقعا :/
+ آماده ی درست کردن شکلات باشیداااا :)
+ برای بعضی کاراش میشه جون داد :)
وقتی زنگ میزنه میگه برو دست بکن تو جیب کاپشنم.. دیشب برات یه چیزی آورده بودم یادم رفت بهت بدم.
و تو اینا رو پیدا کنی و عطرشون مستت کنه ^_^ کلیک
+ روح مهرداد اولادی شاد .
+ تَن مَپَروَر زانکه قُربانیست تَن
دل بِپَروَر,دل به بالا میرَوَد... *حضرت مولانا*