شگفت انگیز نوشت...

نتیجه تصویری


خانمِ خانما...

عسلِ عسلا...

دلبرِ دلبرا...

جگرِ جگرا..

مامان بلاگر کبیر وارد میشود (タイトルなし) のデコメ絵文字


خودمو یه کم تحویل بگیرم جو بدم شاید تو حالم تاثیر داشته باشه ^_^


سلام عزیزانم.

از دومین روزِ هفته ی دوازدهمم گزارش میکنم^_^

همونجور که تو اینستا عرض کردم,همسر جان حالش کم کم خوب شد و خوب یه بخش عظیمی از ادا اطوارهای من خود به خود حل شدن

ولی خوب یه بخش بزرگ دیگه ای هم حل نشد دیگه..

حالا نمیخوام هی بیام بگم من امروز فلان قدر بار بالا آوردم یا یهو نشستم زار زار گریه کردم و این حرفا...

خوب بچه چش سفید نباش انقدر من بهت انرژی میدم نازت میکنم تو هم به من انرژی بده دیگه

برای همسر هم یه قاط زدم از دیشب.این دیگه ربطی به تو دلی نداره البته و خوب میخوام یه چند روزی حق همسر رو کف دستش بذارم.خوب من از اونا نیستم که قبول کنم یه آدم چون خیلی خوبی میکنه پس اگه بدی کرد به خاطر اون خوبیش باید راحت کنار اومد با بدیش...

اتفاقا من فکر میکنم آدم باید سزای هر رفتاریشو ببینه تا فرق رفتار خوب و بدشو بدونه.. همونجور که وقتی خوبی میکنه باید دورش گشت وقتی بدی میکنه هم باید جزاشو داد .نظر شما در این مورد چیه؟ありっさlove のデコメ絵文字


خوب از کلاس زبانم هیچی نگفتم انگاری...

ترم جدیدم در حالی شروع شده که معلمم از نظر مهارت و حرفه ای بودن بعد مدیر آموزشگاه دومین مقام رو داره و من همیشه عاشقش بودم و دوست داشتم معلمم بشه :) خوب معلومه که روز اول کلاس وقتی دیدم آرزوم محقق شده خیلی خوشحال شدم...

اما خوب کلا ترم خیلی سختی هست.همین که کتابم جدیده و سیستم هم عوض شده خودش خیلی سخت ترش کرده.

آهان از دیگر خوشحالی هام این بود که رقیب ترم پیشم و رقیب دو تا ترم پیش ترم جفتشون تو همین ساعت ثبت نام کردن.البته با یکیشون خودم هماهنگ کرده بودم که یه کم جذاب بشه اوضاع اما وقتی دیدم اون یکی هم هست خوب با وجود اینکه الان دیگه با اطمینان میگم اون اصلا از من خوشش نمیاد باز خوشحال شدم.یادمه ترم پیش گفتم رفتارش اصلا مناسب نبود و همیشه نگاهاش خیلی غضبناکن ولی همگی نتیجه گرفتیم شایدم من زود قضاوت میکنم یا منم شاید به نظر اون دوستانه نیومدم اما خوب از اونجا که بچه های ترم قبل تو همون ساعت ترم قبل ثبت نام کردن و من ساعت قبلیشو گرفتم و دیدم ایشون هم تو کلاسه و عکس العملشم خیلی بدطور بود از دیدن من تو اون ساعت خوب با خودم فکر کردم که شایدم اومده یه ساعت قبل با این فکر که من دیگه نیستم و دیگه یکه میتازونه اما باز من ناخواسته چسبیدم بهش http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_mrgreen.gif

البته خوب خوشحالی منم دیری نپایید چون حالم هر روز بدتر و بدتر شد و اصلا رو به راه نبودم.بعد برگشتنم از سفر دو جلسه رو از دست دادم بسکه حالم بد بود هفته ی پیش و خوب دیروز امتحان میان ترمم بود :(

دیروزم روز بدی بود.خوب من دیسک کمر دارم اما بعد یه مدت زیادی پریشب عود کرد و یه جوری شد که حتی برای یه دستشویی رفتن همسر بغلم میگرفت میبرد دم سرویس و بعدم میومد دنبالم.اصلا نمیتونستم راه برم.از طرف دیگه باز کار از تهوع گذشته بود و غذاها قصد موندن تو معدم نداشتن.از طرف دیگه یکی دیگه از مشکلات بارداری یبوسته که بخاطرش من دیوونه شدم رسما و دو روز گذشته از دل درد داشتم میمردم...

همه ی اینا باعث شد کتاب رو باز کنم و با خودم بگم به جهنم.یه بارم نخونده برم.و اینجوری شد که من با هیچی مطلق رفتم.فقط دو تا تست آنلاین زدم که نتیجه ی یکیش افتضاح شد...

وقتی رسیدم طبیعتا ناراحت بودم.معلمم الگوی من بوده تو این مدت.درسته که معلمم نبوده هیچ ترمی اما سر کلاسای بحث آزاد یا ورک شاپ همیشه باهاش بودم .دلم میخواست اگه یه روز معلمم شد خودمو بتونم نشون بدم.

حالا البته غصه نمیخورما.دیگه گذشت و تا فردا ببینم اصلا نمرم چند میشه...


و دیگه اینکه... به نظرم یکی از شگفت انگیز ترین های دنیا اناره! میوه انقدر زیبا ؟ انقدر دلبر ؟ انقدر با نظم و ترتیب ؟

کلا یه چند مورد هوس در من کشف شد بالاخره...  میوه های قرمز! همه ی میوه های قرمز رو دوست دارم و دلم خیلی زیاد تمشک خواسته!

یعنی هوس نکردم نکردم یهو یه چیزی خواستم که موجود نیست الان http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif


و دیگه اینکه شماها میدونید دقیقا از کجا باید مطمئن شم رژ لبی که میخرم سرب نداره؟ شدیدا رژ لب لازم میباشم パステル のデコメ絵文字

چند روزه یه کرم پا و لوسیون بدن و شامپو و یه لاک مکش مرگما و یه کرم شب از محصولات اوریفلیم سفارش دادم و منتظرم که برسن دستم.البته به تمام اینها آف خورده بود و کلا شدن صد و سی تومن .خیلی خوشال موشال میشم وقتی بگیرمشون :) مادر تو دلی لیاقت این خوشحال شدن رو داره حتما.... امروز هم حالم خوش نبود اما گفتم بذار بیام اینجا... پستای جدید همه رو خوندم و آخرشم گفتم دیگه وقت پست نوشتنه.

الحمدلله که الان حسم بهتر شده.نمیتونم فردا رو پیش بینی کنم اما دیگه واقعا همینجا قول میدم تمام تلاشم رو بکنم که روحیه ام رو حفظ کنم.هر وقت هورمونای کصافد اومدن تف کنم تو روشون بگم دست از سر کچلم بردارن.که قدم هامو برای شاد نگه داشتن خودم استوار کنم..
 که به جای موش غمگین شیر شاد باشم


نظرتون چیه یه شعر بخونیم؟؟


پاییز یک شعر است
یک شعرِ بی مانَند
زیباتر و بهتر
از آنچه می‌خوانند

پاییز، تصویری
رؤیایی و زیباست
مانند افسون است
مانند یک رؤیاست

سِحرِ نگاهِ او
جادوی ایام است
افسونگرِ شهر است
با این‌که آرام است

او وِرد می‌خوانَد
در باغ‌های زرد
می‌آید از سمتش
موج هوای سرد

با برگ می‌رقصد
با باد می‌خندد
در بازی‌اش با برگ
او چشم می‌بندد

تا می‌شود پنهان
برگ از نگاه او،
پاییز می‌گردد
دنبال او، هر سو

هرچند در بازی
هر سال، بازنده‌ست
بسیار خوشحال است
روی لبش خنده‌ست

من دوست می‌دارم
آوازهایش را
هنگام تنهایی
لحن صدایش را

مانند یک کودک
خوب و دل انگیز است
یا بهتر از این‌ها
«پاییز، پاییز است!»


ملیحه مهرپرور



چرا جاستیفای نمیکنی متن رو ؟!

اوهوم انار منم دوس ^-^
رژ رو بکش رو دستت با یه تیکه طلا روش بکش هر چقدر سیا شد سربش بیشتره !
رژ بدون سرب هم وجود نداره :)


عه بد شده؟ :| خوب چی کار کنم :(

واقعا کی میتونه انار رو ندوس ؟:)
اینو تو تلگرام اینا خونده بودم اما بهش اعتماد نکرده بودم فکر کردم چرت و پرته..
خوب سرب برای تو دلی ضرر داره دیگه :(

ctrl + A رو بگیر ، justify رو بزن رو متن 
همینه که خطوط رو یکسان میکنه :) 
راست چین چپ چین و اینا یکی هم هست اونطوری ...
اینطوری تو خوندن متن آدم از این خط نمیپره اون یکی :دی

خیلی چیزا برا جنین ضرر داره ، مثن امواج ماکروویو !
دور از جونت همسایه استادمون بچه اش سقط شده بود دکتره تشخیص داده بود واسه امواج پارازیت و ماکروویو و ایناس .
دیگه سرب که تو تهران ما کیلویی روزانه مصرف میکنیم !
الان پایین پرده ـآتون از این سرب نخی ـآ مگه نیس ؟ خوب اونا رو دارین تنفس میکنین دیگه !

دکتر خالم بچه اش اومده بود میگف جا کفشی رو میذاری تو خونه به بچه ات خیانت میکنی 
داره کثافت تنفس میکنه ...
هنوز تو فکر سرب رژتی ؟! :دی

اوهوم خوب من همیشه با راست چین مینویسم.دوست ندارم بیان وسط.بعد وقتی دارم مینویسم مرتب مینویسم اما چون آخرش یهو سلکت ال میکنم و بولد یهو همشون اونجوری میشن ^_^
دفعه ی بعد از اول بولد مینویسم و مرتب :)

اوهوم راست میگی خوب :(
سرب جامد مگه تنفس میشه ریحانه؟ خوب اون گاز سربه که مضره :|

وا جا کفشی دیگه چرا !


سلامـِ دوباره ^_^

میشه اول من یه فضولی کنمـ و بگــمـ عکسی که رو صفحه اول گذاشتید باز نشد؟
نمیدونمـ فقَ واسه من اینطویه یا همه! :دی که نوشته "جهتِ دیدنِ عکس به سایت تکفارس مراجعه کنید"

وَ بعدمـ که خدارُشــکر حالِ همسرتون خــوب شــده
ایشالا همیشه سلامت باشن ، همـینطور شما و تودلیِ عزیزتون :*

درموردِ خوبی و بدیِ آدما َمـ به نظــرِ من هرچی خوبی ـآ بیشــتر و عمیق ـتر باشن، راحت ـتر میشه اَ کنارِ بدی گذشت ...
وَ البته بستگی به عمقِ اون بدی ـه َمـ داره که درمقابلش چجوری و تا چه حد عکس العمل نشون بدیمـ !
خـُ مثلاً یوقتایی راحت میشه چِش ـپوشی کــرد و اونقدرا مهمـ نیس ...
ولی یه وقتایی َمـ نه! خیلی مهمـ و بَـــده ... یعنی در اینجور موارد آره! باید جــزایِ بدیُ دو دستی تقدیمـ کــرد :دی

وای دیسکِ کــمر َمـ که خیلی سخته!
حتماً ـه حتماً استراحت کنید، چون با بزرگــتر شــدنِ تــو دلی جان، دیگه شرایطِ استراحت خیلی خیلی کــمتر فراهمـ میشه :(
ایشالا که همیشه تندرست باشید :*

انار جــزوِ معدود میوه ـهایی ـه که من هرگز دستِ رد به سینه ـش نمیزنمـ :دی
خیلی دوس داشتنی ـه واقعاً
همیشه َمـ قـــبلِ خــوردن کُلی زُل میزنمـ به دونه ـهاش و چیدمانشونُ بررسی میکنمـ :))

+ شــعرِ پاییز َمـ خیلی ناز بود ^_^

ببخشــید من هــنو نیومده، کلی حرف زدمـ :دی

سلام به روی ماهت :)

آقا کدوم عکس؟ من که نفهمیدم؟ تو همین پست یا پستای قبلیم؟
با گوشی میخونی یا سیستم؟

ممنون گلم. خدا رو شکر واقعا :)

آره خوب درسته حرفتو خیلی قبول دارم اما میدونی؟ بعد شش سال زندگی یه چیزایی که میدونم میدونه منو آزار میدن انجام دادنشون بی برو برگرد برام قابل قبول نیست وگرنه الان صحبتم بخشیدن و نبخشیدنش نیست..

آره خیلی سخته :( امیدوارم گریبان گیرم نشه وقتی خیلی قلمبه میشم..
فدای تو بشم :)

آی خصوصا اگه یکی دون کرده باشه بیاد تقدیمت کنه^_^
البته من خودم دون میکنم معمولا :) سالی یه بار پیش میاد تقدیم کننش بهم ^_^ ولی خوب باز راضی ام :)
دقیقا منم بهش زل میزنم.ازش لذت میبرم..

+ آره منم دوستش داشتم...

وویی بابا چقدر معذب میکنی خودتو.اینجا راحت باش.شلوار کردی بپوش بگرد اصن :)

سلام بلاگر جون، خوبی؟
عکس بالای صفحه ت توی همین پست واسه منم باز نشده
میگم بلاگر جون به نظر من کلا ما آدمها اگه یکی هزار تا خوبی هم بهمون بکنه، اگه بعدش یه دونه بدی کنه، دیگه اون یکی بدی ناخودآگاه توی ذهنمون بولد میشه و اون خوبیها رو به راحتی نمی بینیم
اما این در مورد دیگرانه، در مورد همسرت سعی کن اینجوری نباشی عزیزم
بلاگر یه چی بگم، شخصیتت برام جالبه جذبم کرده
توی دلم بود دلم خواست بگم

سلام سحر جونم.
حالا بعد عوضش میکنم.چیز خاصی نبود :)
خوب این که درست.من خودم سعی میکنم آدم قدر نشناسی نباشم.وقتی شوهرم یه محبت میکنه از من هزار تا میبینه اما خوب اینا باعث نمیشن بگم خوب به پاس خوبی هات حالا دو بارم بدی کن.با دیگران کار ندارم اصلا.حرفم سر اینه که نامزد نیستیم که.شش ساله همسرمه و میشناسه منو.پس وقتی  یه بدی میکنه باید گوشاشو ببرم دیگه ^_^

وووویی لوس شدم خووو ^____^
فدای تو :*

منظورم صفحه اولِ همین پست بود!!
عکسی که قبل از ادامه مطلب گذاشتید.
اون موقع با سیستم بودم. الان ام که با گوشی ام عکس باز نمیشه! :دی

عه؟

عجبا..

چیز خاصی نبود. تصویر پاییز بود :)

سلام بلاگر جان خوب کاملا معلومه که امروز حالت بهتره که تونستی پست بذاری خدارو شکر.
وای نمیدونستم دیسک کمرم داری اینجوری خیلی اذیت میشی...
یبوست بارداری خر است
اقا من پشیمون شدم چندتا بچه بیارم اگر هوس یکی بسه این روزا داغونم بشدت زیاد حالم اصلا خوب نیست...
شعر اخر پست هم قشنگ بود
روزشبهای خوبی را برات ارزو میکنم. بوس بوس 

سلام عزیزم.
آره دیسک بده :(
خیلی خر است :)
وای منم شوهرم میگه مثلا دومی و قلان و اینا سریعا قاط میزنم میگم بس کنااااا :)
ای عزیزم دورت بگردم.تحمل کن... اتفاقا دیدم نیستی گفتم حتما ویار یقشو چسبیده :)
مواظب خودت باش عسل جونم.
هفته اینات از دستم در رفته چشمم زدی تو :) وگرنه برات میذاشتم تغییرات هفتتو :)
منم برای تو سلامتی و صبر آرزو میکنم عزیزم

سلام :)
عاقا خداییش سرب خیلی بده و ضرر داره اما نمیدونم از کجا میشه فهمید ک کدوم ندارن :/

من انار ندوست...
اصلا ندوست.

درمورد همسرتم صاحب اختیاری عزیزم :)))
اگه کمک خواستی خبر کن :))

اون محصولاتتم مبارکت باشه بگیر استفاده کن حالشو ببرررررر
اما الان نه هااااا
برار هروقت تودلی اومد.
هرچقدرم ک اورجینال باشن باز مضرن.

من واقعا توی بارداریم هوس چیزی نکردم ولی پشت هانا وقتی ب دنیا اومد سیاه بود خخخخ البته تا مدتهاااااا خخخخ

دیگه اینکهههههه...
تو دلی رو ببوس :)))

سلام مینا جون.
اوهوم منم...

عه .دون کرده. نمک.. گلپر.. مگه میشه ندوس؟؟

خخخ ایول به حمایتت :)

از دکترم پرسیدم مینا جون درمورد کرم روز و شب و دور چشم و اینا.گفت هیچکدوم موردی نداره بزن.

وای چه باحااال ^_^ من تا حالا فکر میکردم این ضرب المثله که اگه فلان چیزو نخوری باسن بچه ات سیاه میشه :)

قربونت خاله.

سلام 
انار رو میگن خیلی برا خانم های باردار خوبه ها....
فقط یه مشکل کوچولو ایجاد میکنه که همون زیاد دستشویی رفتنه بهتره آخر شب نخوری .شاد باشید 

سلام عزیزم..
اوهوم میگن بچه رو خوشگل موشگل میکنه ^_^

آخ آره :)

۰۵ آبان ۰۱:۲۰ معشوقه ...
سلااام عزیزممم.چه عجب😍😍😍
اقا گفتی خانومه خانوما اول پستت نمیدونم چرا یهو حس کردم میخوای بگی بچت دختره ^_^ یعنی فکر کردم عسله عسلا اوشونن.بعد فهمیدم خوده مامان بلاگره😄
وااای بلاگر این همکلاسی زبانتو که میگی یاد بچه عا کلاس خودمون میفتم که چقدررر با من بدن. ببین من تو کلاس خودمون فقط مهسا و مرضیه و یه دخترا دیگه باهام خوبن بقیه دخترا باهام افتضاااحن ؛(  در این حد که روشونو ازم برمیگردونن یا مثلا حرکتای زشتی میکنن...خب اخه چرااااااا؟ مثلا تو الان چه هیزمه تری به این دختر فروختی؟ خب اگر چیزی بارشه قشنگ رقابت کنه اگرنه توی یه کلاسی که هیچ رقیبی نیست معلومه که ادم تکتازه.مهم اینه که بتونه رقابت کنه و جنم داشته باشه
.
ولی میتونم حس کنم چقدر جا خورده تورو توی اون ساعت دیده؛))

درمورد رفتار خوب و بد درسته ؛)

یه مارک رژ بود میگفتن سربش خیلی کمه الان یادم نیست اسمش. من خودم سرب خوره حرفه ای ام. بسکه رژ میخورم.
خب رژ نزن. از این labellow ها بزن. مثلا آلبالویی یا توت فرنگیشو

سلام گلم.

آره دیگه گفتم خودمو یه کم تحویل بگیرم ^_^

عجیبه واقعا. حالا باز شکر تو دو تا دوست خوب داری . واقعا نمیدونم.. میدونی؟ تو کلاس مثلا یه موقعایی باید یه وجهی از شخصیت خودتو با حرفایی که میزنی نشون بدی.این رقیب جان کلا طبق حرفایی که از خودش میگه مثلا فقط آدمایی که به شدت اخمو  و تو خودشونن براش جذابن.همش میگه اونا خیلی با کلاسن :| خوب من همیشه با روی خوش میرم تو کلاس.یا مثلا کلا روابط متقابلش یه مشکلاتی دارن .مثلا میگه من برای دیگران حتی شوهرم اگه بنا باشه هدیه ای بخرم دیگه اصلا برام مهم نیست طرف دوست داره یا نه.مجبوره دوست داشته باشه.یا خیلی زیاد در مورد شوهرش و عکس العملهاش به رفتارهای اون چیز میز میگه.برای همین من فکر میکنم عجیب نیس رفتارش با من غریبه.اما چون کلا نوزده سالشه من  اصلا بهم برنمیخوره.تو دلم میگم این خیلی جا داره تا رفتارش پخته بشه کمی...

من وقتی وارد کلاس شدم و سلام گفتم خیلی باحال بود... به نظرم حتی به خودش این زحمت رو نمیده یه ذره قیافشو جمع و جور کنه نشون نده اون انزجارشو... اصلا جوابمو نداد دقیقا سرشو برگردوند :|

من رژ نمیخورم اما نگران جذب پوستیش بودم.
اونا که رنگ نداره ... دیگه خیلی ملایمه.اتفاقا میخوام یکی بخرم.تا حالا یه بالم لب دیگه داشتم.از این به بعد از اون میخرم.

انار خودش یبوست میاره که
آب زیاد بخور انجیر خشک رو با شیر بذار خیس بخوره هر شب بخور فعلا ... ماههای اخر چون گرمه نباید زیاد بخوری
نه فقط شوهرت هرکس دیگه ای هم که خوب میشناسدت آزارت داد بهتره بفهمه که داره آزارت میده
اینا برای الانه ها سه چهارسال دیگه اینو بهت نمیگم باید خودت رو درست کنی که احدی نتونه آزارت بده
برای درمان یبوست تو کتاب دیپاک چوپرا مطلب هست نیست؟
اینو جدی بگیرها
از الان اینطور باشی ماههای آخر داغون میشی
آش آلو خوبه ها
سبزیجات هم زیاد بخور
خودت بلدی دیگه فقط باید بهش اهمیت بدی و انجام بدی




آره خوب اما نمیتونم نخورم که اصلا...
انجیر تازه خریدم.. وای زیادم خوشم نمیاد ازش اما میخورم دیگه..
اوهوم متوجه شدم ^_^

نسیم من کتاب چوپرا رو شروع کردم اولش اما نصفه کردم کنار گذاشتم حال کتاب نداشتم. از هفته ی دیگه دوباره میخونمش از اول..

وای بلا به دور >_<

چشم چشم.

سلام بر بلاگرکبیر...
ا ببخشید مامان بلاگر کبیر.خخخخخخ.
خوب چه طوری امروز عزیزم؟نینی خوشگل ما چه طوره؟
اگه بدونی چقدر دلم میخواد بدونم این فسقلی دختره یا پسره...
در مورد رفتارای خوب و بد...نمیدونم شاید باهات هم عقیده نباشم.
من میگم به خاطر رفتارای خوب طرف مقابل میشه از یه سری رفتارای بد کوچیک که ممکنه از هر ادمی سر بزنه چشم پوشی کرد.ینی من که اینجوریم...حالا درست و غلطش رو نمیدونم..
به به از کلااس زبانت مینویسی آدم روحیه ش خوب میشه والا.موفق باشی عزیزم.
میگم چیزی از دانشگاه ننوشی؟منتظر اون بودم اما خبری نبود...ثبت نام کردی؟انتخاب واحد؟
واییی منم عاشق انارم....ینی خیلی خیلی دوس دارما...
اما خوب اصلا آدمایی که انارو بدون دون کردن میخورن رو اصلا نمیفهمم.
اول باید قشنگ دون کنم بعدش نمک بزنم بعدش بخورم.واییی گفتم دلم آب افتاد.امروز حتما بخرم.انار خوب اومده؟
در مورد رژ لب بی سرب هم اگه مغازه ی مطمئنی میشناسی به فروشنده بگو بهت بده...البته اگه وجدان داشته باشه و اینا..یکمی گرون ترن من یه بار خریدم...خیلیم خوشرنگ بود و دوسش داشتم اما دیگه اون مارکو پیدا نکردم...
خریداتم پیشاپیش مبارک باشه.کاش زودتر برسه و لذتشو ببری.
شعر پستتم بسی گشنگ بود.

سلام دیوونه :)
هربار همینجوری سلام میکنی ^_^
خوبم امروز خدا رو شکر.
درسته نظرت عزیزم.بعضیا لیاقتشو دارن که بخشیده بشن.اما بخشش و چشم پوشی برای من مرحله ی آخره.نمیتونم یه جور وانمود کنم که انگار اصلا آزار ندیدم یا اینجوری باشم که اصلا مهم نیست منو اذیت کردیاا چون خوبی هایی هم داری راحت باش.ولی نهایتا معلومه که میبخشمش و برای همیشه چشم میپوشم از خطاش.البته فکر نکن هر اشتباهی رو هم با سلاخی مجازات میکنم خخخ نه. این موردی که گفتم متاسفانه نتونستم بازش کنم خیلی خصوصی طور بود اما حقش بود جیگرشو دربیارم .به من اعتماد کن ^_^
کلاس زبان هم... یادمه اول ویارم نسیم گفت اصلا نباید ثبت نام میکردی که باعث عذابت نشه اما من گفتم نه خوب کردم ثبت نام کردم خخخ اما خوب راستش الان خیلی پشیمونم.با این حال و هوا نتونستم خوب استفاده ببرم از این ترم.نتونستم چیز درست حسابی یاد بگیرم.بعضی روزا همسر میگه امروز کلاس داری ادای گریه درمیارم میگم وااای نمیخوام برم :(
حالا امیدوارم این یکی دو هفته بهتر شم لا اقل بتونم پایان ترم خودمو بالا بکشم..
آهان ننوشتم؟ آره عزیزم انتخاب واحد کردم اما چون کارای تطبیقم با دانشگاه قبلی طول میکشید مثلا یه سری عمومی ها رو نمیدونستم پاس کردم یا نه.این شد که از بیست واحد مجاز شونزده تا برداشتم.اما کلاس نرفتم تا حالا.یعنی اصلا برنامه کلاسو تازه دو سه روز پیش گرفتم.هنوز کتاب نخریدم.. همین چند روز آینده کاراشو انجام میدم ان شا الله.
آخ انار عشق است اصن ^_^
منم نمیفهمم.انار باید دون کرده و نمک گلپری باشه ^_^
اینجا که اومده عزیزم.ما انار دهن باز برای مصرف خودمون گرفتیم کیلویی دو و نیم.برای مامانم اینا و مادر شوهی اینا و مهمان هم گرفتیم چهار تومن .خلاصه خودمونو بدبخت کردیم خخخ
رژ هم دو تا خریدم راستش.مارک الیت هستن.دونه ای سی و پنج گرفتم اما یه دونه رو خودم خریدم جگریه.یکی هم همسر تنها رفته خریده سرخابیه :| اینه که الان نیازمند یه رژ ملایم آبرو مندم..

ممنون عزیزم.
ماچ موچ

پس ماهواره تو خونه ی شمام به همین اندازه پیچیده ست؟چه بامزه...
اره منم دیگه الان فقط عشق ممنوع رو میبنیم چون ازش کلی خاطره ی خوب دارم و کوشم سلطان رو.
حالا باید کم کم یه جوری با میثم کنار بیام دیگه...
شایدم صبحا بیدار شم تکرارشو ببینم.اما خوبیش اینه که حرفمو زدم...
ماهواره رو هم جمع نکن بابا...بیخیال.این شوهر بیچاره رو اذیت نکن بذار فیلماشو ببینه.والا.
من خودم تو خونه ای بزرگ شدم که از اول ماهواره بوده.اما ببین چه دخمر خوبیم.خخخخخخخخخخخ.
خوب من دیگه برم کم کم حاضر شم که امروز روز شلوغیه..کلی کار دارم.هم دانشگاه بعدشم تهران.
میبوسمت هم خودتو از اون تو دلی کوچولو و نازتو.

اوهوم :)
آره اینجوری بهتره همون صبحا ببین.

چی بگم آخه...
خوب آوا جون برنامه های ماهواره ای دوره ی بزرگ شدنتو با برنامه های این دوره نمیشه مقایسه کنی.کجا حتی شو های زمان ما انقدر لختی و سخیف بودن؟ از این سریال بیخودا هم نبود اون موقع.
من الان دارم تاثیر ماهواره رو خیلی شیک رو بچه ی آبجیم میبینم..  مثلا تا چهار پنج سالگی  فقط نذاشت ببینه اما همین یکی دو سالی که هر روز یه تایمی دخترش میشینه پای شو های پی ام سی به اسم اینکه بچم دوست داره آهنگ بشنوه نمیدونی چه ادا هایی از خودش درمیاره.دخترا و اون لباسا و اداهاشونو میبینه.تو یه آهنگ گوبس گوبسی براش بذاری دیگه فورا شروع میکنه حرکات زشت و سکسی از خودش درآوردن.نمیدونی برای من چقدر دردناکه که نمیتونم اینا رو به آبجیم بگم... کل رقص این بچه یه مشت حرکات سکسیه.
مثلا شوی جدید ابی رو میبینه مامانشم به روی خودش نمیاره.خوب اونهمه صحنه ی بوسه و آخرشم که اون وضعیت.... این بچه الان درک نمیکنه درست اما شش هفت سال دیگه تو سن بلوغش اینا پدرشو درمیارن.بخاطر تمام اینا من مخالف ماهواره هستم.

آخی موفق باشی عزیزم.

سلام بلاگر جان
الهی که حال خودتو توو دلی عالی باشه
کار خوبی کردی بابت این سعی و تلاش برای بهتر شدن...
همیشه میگن باید دنبال شادی رفت، غم خودش میاد
خودمون باید واسه خودمون دلایل شادی خلق کنیم
در مورد رژ لب من راستش مدتیه دیگه از رژ زده شدم، به جاش خط لبم رو که کشیدم با همون مداد یکم لبم رو خط خطی می کنم و بعدشم لابلو یا برق لب میزنم تا اون خط خطی ها پخش شن و خوش نما بشه
کلی هم با لبم حال میکنم

سلام عزیز دلم.
فدای تو.
اوهوم درسته درسته..
منم اون کار رو میکنم هدیه جون اما نه همیشه :)

بلاگرررر چراااا برای حالت تهوعات قرصی چیزی نمیخوری؟؟؟؟؟!خیلی اذیت کننده اس اینطوری انرژی نمیمونه برات که ،اوخی ب سلامتی پس تو دوازدهی رفتی غربالگری اول؟منم دارم میرم ٦ماهم 😁

هستی جون میخورم :|
در روز دو بار رو میخورم اما خوب انگار وقتی میخواد بیاد بالا هیچ چی نمیتونه جلودارش شه :|
هنوز نرفتم.فردا نوبت دکتر دارم حتما برام مینویسه دیگه...
ای جانم.. به سلامتی.. الان قلمبه سلمبه ای پس ^_^

با اون حرفت خیلی موافقم شوهر منم اینطوریه و بهشم میگم وقتی رفتار بدی میکنی باید قبول کنی اشتباهتو و ازین حرفا.... 

خیلی دوس داشتم رژ بددن سرب میبود که میگفتم بهتا ولی واقعا نیست 
شایدم باشه اما خیلی کمه تو که بخاطر تو دلی عزیز کلی تهوع و این چیزارو تحمل میکنی تحمل رژ نزدن چیزی نیست دیگه هرچند خیلی سخته برای عاشقای سینه چاک رژ

تکبیر اصن ^_^

عجب...
نه من معمولا نمیزنم.اما برای کلاس رفتنام دیگه همینجوری که رنگ و رخ به صورتم نمونده نمیخوام خیلی بی روح هم برم.

سلام اخی عزیزم توچقدر شیرین مینویسی وای یعنی ادم کیف میکنه از حرفات...خدا تودلیتو واست حفظ کنه عزیز دلم..

سلام به روی ماهت :)
ای خداااا مرسی انقدر بهم انرژی دادی لوسم کردی ^____^
فدای تو بشم :)

چیقد بامزه میشی وقتایی که اینجوری شروع میکنی پستت رو:*


وای دلم یجوری شد گفتی بچه اینقد چش سفید نباش^_^

یبوست خره:|
من سالهای زیادی بخاطرش رنج کشیدم
شده بود هفته به هفته نمیتونستم غذا بخورم و فقط با سرم زنده بودم:|
کل روزای داغونم الان اومد جلو چشمم>_<
نمیدونم میتونی یا نه
ولی صبح به صبح دو تا لیوان آب جواب میده واسش
از روغن زیتون استفاده کن حتما تو غذا
موز و پسته و مرغ هم نخور اصن
انبه بخووووووور ولی

خریدات مبارکت باشه مامانی خوشگل:*


^___^  آخ جووون مرسی :)

آره به سبک تو باهاش حرف زدم خخخ

خیلی خره :|
وای بمیرم برات منم یه دوست دارم کلا مشکل روده داره طفلی همیشه میناله..
من هر روز آب میخورم اونم زیاد :(
اوهوم باشه روغن زیتونو حواسم هست دیگه...

قربونت عسلم :*

سلام رژ لب مارک اینلی ایرانی هست از محصولات سینره! و طبق گفته ی خودشون بدون سربه، اگه آدرس اینستات رو داشتم منشنت می کردم زیرش

عزیزم تو اینستا اسم بلاگر کبیر رو که تایپ کنی پیجم میاد.
مرسی اگه پیدا کردی منشن کن.

فدات ،سخته ولی چیزی نمونده هااا یه هفته اینا هم صبر کنی فک کنم انشالله تهوع بار و بدیلش رو میبنده ،چشم ب هم بزنی میبینی تو هم قلمبه شدی همش جلو اینه داری به شکمت نگاه میکنی خخخ  ،انشالله که غربال اول به سلامتی رد و کنی و با خبرای خوش بیای

وای خدا از دهنت بشنفه عزیزم...
ووویی ^_^ من از الان هر روز جلو آینه ام ^_^
فدای تو بشم آمین.
منم برای تو یه عالم آرزوی خوب میکنم.

۰۵ آبان ۲۰:۰۱ مامان دخترم ..
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
عزیزم حتما با دکترت درمیون بزار مشکل یبوستت رو منم مثل تو بودم
بعد بهم گفت باید قرص اهنتو خارجی بخوری
چون ایرانیا بدتر یبوست میارن.
البته تو ک فکر نکنم موقع قرص اهنت باشه اما حواستو جمع کن.
من اهن خارجی ک میخوردم کلا مشکل یبوستم حل شد.
شبا قبل از خواب یه لیوان آب ولرم بخور و بخواب.
برگه ی زرد الو هم عالیه.


زیتون هم برای یبوست خیلی مفیده

انار بچه رو خوش صدا میکنه :)

پرتقالم حسسسسابی بخور تا بچه ت قدبلند بشه.
من اونقدر خوردم ک ماشاالله هانا الان تقریبا هم قد دختر عمه شه ک یکسال و نیم ازش بزرگتره :)

****** **** **** *** *** ** **** ***** * **** ** ** ****** *** **** *** *** ***** ***** *** *** **** ***********
******* ****** ** ***** ***** **** ***** *** ** ******* **** **** **

عه مرسی که بهم گفتی.حتما فردا بهش میگم.
چرا دیگه منم از اول قرص آهن میخوردم.

اوهوم..

ای جان قوبون صداش بشم ^_^

خوب زیاد اعتقاد ندارم در این حد خوراک تاثیر مستقیم داره.خوب قد اینا ژنتیکی هستن.وقتی مامان کوتوله باشه بابا کوتاه دیگه خوب پرتقال کاری نمیکنه که..

دستکش برای چی مال همسایه نیست که خخخ
خدا نکشتت مرسی عزیزم که گفتی...

راستی من یوبست ندارم و نداشتم ،ولی تو گروه بارداری خانما میگن ،اب ولرم یا شیر گرم بخور خیلی تاثیر میزاره انگار امتحان شاید انشالله برای تو هم خوب شد ،اوخی الهی اره میدونم ذوقت رو درک کنم ،فدات شم انشالله نی نی همه صحیح و سالم بیاد بغل مامانشون انار خوشمزه میشه میگن شیرین هم باشه بچه رو خشگل میکنه وسفید حالا دیگه نمیدونم تا چه اندازه درسته ولی اونم میگن ماه هشت ماه چهره اس که تاثیر داره راستی انار هم یوبست میکنه هاا سعی کن بعدش یه چیز ملین دار بخوری یا هستع اش رو تونستی در  بیار 

ای فخر فروش :)
شروع کردم صبح و شب آب ولرم میخورم :) مرسی که گفتی.
آمین.
خدا کنه اگه تاثیری داره تو همین ماهها بذاره .وگرنه ماه هشتم من دیگه انار نیست که...
آره متاسفانه میدونم اما نمیتونم جلو خودمو بگیرم.در کنارش چیزای ملین میخورم.
مرسی عزیزم که راهنماییم میکنی :*

سلام بر بانو بلاگرر.صبحت بخیر.خوبی عزیزم؟
اینجوری خوبی سلام کنم؟خخخخ.
میگما من که نمیدونم اون موضوع چی بوده که تو به خاطرش جیگر همسرجان رو در آوردی اما خوب حتما مستحقش بوده دیگه.خخخخ.طفلکی...
اره منم مییگم کاش یه چند ترم بیخیال کلاس زبان میشدی کلا...آخه اینجوری خیلی اذیت میشی و فشار روحیت بیشتر میشه.
ا چه خوب دانشگاه مبارک باشه عزیزم...به سلامتی.خیلی خوشحال شدم.زودتر برو کتاباتو بخر بیا برای ما تعریف کن.
خخخ من نمیدونم چرا مردا همه شون وقتی رژ میخرن یا جیگری میخرن یا قرمز و سرخابی.انگار هیچ رنگ ملایم دیگه ای وجود نداره..
من عاشق رژآی ملایمم با رنگای مات.البته جیگری و سرخابی ام دارم برای خونه.
اگه بدونی اگه تو چه وضعیت بدیم...
از شدت خواب رو به موتم.خونه بازار شامه باید پست بنویسم..ظهرم باید برم خونه ی مادرشوهر.

خخخ دیوونه .تو هر جور سلام کنی خوبه.اتفاقا برام جالب بود هر بار بهم سلام میدادی بعد یهو یادت میومد دیگه مامانم ^_^

حالا قسمت نشد کار به جیگر درآوردن برسه.راستش همون روزی که من تو پست نوشتم باید چند روز حسابشو برسم انگار که موشو آتیش زده باشن زنگ زد خونه و کلی دلبری کرد و خوب دیگه نتونستم جیگر دارم. اما پرییشب یه گفتمان جدی ترتیب دادم و حرفامو زدم..

هوم اگه تا آخر این ترم حالم بد باشه شاید یه ترم ثبت نام نکنم.
شنبه یکشنبه کتابامو میخرم.
دقیقا :)
من بیشتر رژ پررنگ میزنم .آخه لب ندارم که یه ریزست.رژ ملایم بهم نمیاد .اما خوب برا دانشگاه دیگه لازمه.

چرا به سبک من؟
مگه من چه جوری حرف میزنم؟

خدانکنه خره...
وای طفلکی دوستت چقدر ناراحت شدم براش:(
من مشکل خاصی ندارمااااا
فقط مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیرم:/
که اگه از صفر تا صد بخوای درجه بندی کنی شدتش رو
شدتش مال من صده:|
درمان خاصی هم نداره
فقط راه چاره اش سوختن و ساختن و مراعات کردنِ
چون من هرچی دارو خورد فقط بدتر شدم...

باید ناشتا آب بخوریا

فدات:*

هوووم تو اینجوری مینویسی دیگه.چشم سفید طورانه :)

بی ترررربیت.خر با منی؟ به مادر تو دلی میگی خر ؟؟ اون کمربندم کووو؟

وای وای وای... من خیلی ها رو میشناسم این مشکل رو دارن.. دقیقا فقط با تغذیه باید کنترلش کرد...

مرسی که آب رو گفتی. میخورم همش :)

۰۷ آبان ۱۱:۴۵ خانوم خونه
خبر داری من هلاکه مهربونیتم مامان مهربون...

ووویی ووویی ^____^  من فدات اصلا :*

ای جاااانم دلبرِ دلبرا... مامان بلاگر خیلی هم خوش اومد همراه با فسقلِ عزیز خاله :*

چطوری عزیزدلم؟ مواظب خودت و نی نی نازت هستی که؟ کمردردت بهت شده؟

هوووووم انار. دوستش دارم بی نهایت  :)

خریدهات مبارک باشن گلم. کار خوبی کردی

شعری زیبا در مورد پاییز دوستداشتنی و زیبا. خوشم اومد 

^___^ مرررسی باران جونم.
هی بد نیستم. خوبم نیستم ولی رو به راهم کلا :) آره خدا رو شکر همون یه شب بود...

ای جاانم. منم :)

سلامت باشی :)

خدا رو شکر خوشت اومد عزیزم :*

که اینطور
نمیدونستم چشم سفید طورانه حرف میزنم
جالب بود:دی

یا ابرررفرض:|
غلط کردم بابا خخخخ

:)

خخخ دیوونه :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان