بی عنوان ترین پست دنیا :)

من فکر میکنم همه ی ما وبلاگ نویسها موقع شروع به نوشتنِ یه پُست , تمام سعیمون رو میکنیم که چکیده ی موضوع رو تو عنوان بگنجونیم یا حد اقل یه سر نخی به مخاطب بدیم.


اما من واقعا هر چی فکر کردم هیچ کلمه ,جمله,بیت یا مصرعی نمیتونست اون بالا بشینه که حسم رو منتقل کنه.


تلاشم اینه خلاصه و زود بگم :)


دوشنبه بعد از انجام یک سری کار بانکی خیلی بصورتِ تیر زدن تو تاریکی رفتم یه آزمایش خون دادم..

حتی تا عصر که بنا بود جوابش رو بگیرم صد بار به سرم زد نذر کنم که نتیجه اش خوشحالم کنه اما واقعا با خودم گفتم من پذیرفتم هر چیزی اومدنش به زندگیم زمان مشخصی داره و سپردمش به خدا و گفتم اگه حالا این مقدر شده باشه که این موقعی که من خیلی براش ذوق زده ام و شوهرمم میتونم خوشحال تر کنم  اتفاق بیفته چه بهتر اما اگه نشد هم باز عیب نداره.


عصر تو فاصله ی کلاس رانندگی و زبان رفتم که نتیجه رو بگیرم.


و راستش انقدر میرفتن و میومدن نگاهم میکردن یا میگفتن خانم فلانی شمایید؟ یا جوابتون آماده است ها الان میدیم ,

تو دلم گفتم خدایا بچه دار نشدم که هیچ ایدز هم دارم انگار :|


جواب رو که گرفتم رفتم یه جای خلوت کنار آزمایشگاه که هر عکس العملی داشتم زیاد تو دید مردم نباشم.

وقتی دیدم بتای خونم چقدر بالاست یه لبخند ایــــــــــــــــن هــــــــــــوایـــــــــــــــــــــــی صاف نشست رو لبم و تو مسیری که میرفتم تا برسم مطب دکترم یه گلوله شور و عشق بودم که راه که نه داشتم پرواز میکردم 気持ち のデコメ絵文字


برگه ی آزمایش تو دستم بود و دلم میخواست راه تک تک عابر ها رو سد کنم و بگم آقا ببین! خانم ببین!

دارم مــــــــــــــادر میشم ハート かわいい 森ガール のデコメ絵文字 ^_^



وارد ساختمان پزشکان که شدم خودمو همه جا میدیدم..
゜*きゃわ*゜ のデコメ絵文字

میدیدم که با یه دل قلمبه دیگه از پله ها مثل همیشه رفت و آمد نمیکنم و منتظر میمونم آسانسور پر شه و مردم با تعجب بهم نگاه میکنن که چقدر خوشحالم از این قلمبگی و چاقالوویی!顔文字 のデコメ絵文字

میدیدم مثل پنگوئن فاصله ی سالن انتظار تا مطب رو راه میرم و دکتر بهم میگه عاشق این انرژیتم که لبخند از لبات نمیفته 表情 気持ち 顔文字 のデコメ絵文字

میدیدم که دارم بین مامانای قلمبه ی دیگه میلولم و هی میگم خانم شما چند ماهتونه؟ پسره؟ جدی؟ اسم براش انتخاب کردید؟

میدیدم که وقتی میگم من قاطعانه میخوام زایمانم طبیعی باشه چند نفر چپ چپ نگاهم میکنن و بهم میگن تو عقلتو از دست دادی!


با خنده نوبت گرفتم و از شانس خوبم نیم ساعته نوبتم شد.

با خنده رفتم برگه آزمایشمو به دکتر نشون دادم و تشکر کردم بابت تبریکش.

با خنده بالای ترازو رفتم.totalgifs.com gravidas gif gif ccmpreg2c.gif

و الانم همون خنده رو لبمه و دارم مینویسم


حس اینکه یه تو دلی دارم که دلیل وجودش عشق و آگاهیه خیلی خوبه niniweblog.com

حس اینکه محیط خونه  اونقدر آروم شده که لایق قدمای تو دلیم باشه خیلی خوبه :)niniweblog.com

حس اینکه میدونم بی خوابی های زیاد و شرایط سخت و گریه آور زیادی جلو راهمه و ممکنه بار مسئولیتش خفه ام کنه گاهی اما نتیجه اش قراره آدمی باشه دنیا رو تو محدوده ی حتی کوچیکی بهتر کنه خیلی خوبه :) niniweblog.com


این تو دلی قراره تو دنیای واقعی تا دو هفته ی دیگه یه راز بمونه بین من و شما :)niniweblog.com

قراره مژده ی اومدنش رو روز تولد همسر بهش بدم و این دو هفته باید فکر کنم که چجوری و در چه موقعیتی وسط تولدش بهش بگم... چجوری به خانواده ام بگم و خلاصه چجوری بترکونم ؟

از شما هم میخوام که اگر چیزای بامزه ای به ذهنتون میرسه کمکم کنید که خیلی با شکوه برگزار شه اون روز :)


دوستتون دارم و امیدوارم بعد از نوشتن کامنت, ضربدرِ قرمزِ بالای صفحه رو با لبخند و دعای خیرتون برای دوست بلاگرتون کلیک کنید :)



۶ لایک
۱۶ شهریور ۲۲:۰۶ دکتر میم
به به خیییلیییی مبارک باشه
ایشالا خبر بدنیا اومدنش و سلامتیه مادر و بچه :-)

^_____^

ممنون از لطف شما :)
آمین :)

سلام و هزاران سلام
وای که که چقدر ذوق زدم و چقدر تند تند دارم دعا میکنم دلبندت سالم و سرحال و بعدها مایه مباهاتت بشه
جدا از سر شوق دارم اشک میریزمااااا
جواب آزمایشو بزار تو یه جعبه بزرگ و به عنوان کادو تقدیم کن
همین اومد تو ذهنم

سلام به روی ماهت :)

ای جااانم ...
ووویی فدات بشم من..

آخه جواب آزمایش رو که همسر سردرنمیاره.باز اگه برگه ی سونوگرافی بود یه چیزی که تا اون موقع سونو هم نمیرم. اما باز ممنون از نظرت.

وای خداااا 
عزیزمممم 
بیا بغلم خبببب 
بیا بچلونمت 
اشک تو جشام جمع شد بخدا 
چقد تو خوبی 
چقد نی نیت خوبه  
وای :)))))
خاله بخورتش الهیییییی 
حسابی مبارکت باشه عزیدلم انشالله قدمش پر خیرو برکت باشه براتون که حتما هست :* 

^_______________^

ووووویی مرسی سهیلا :)

واقعا مرسی که خوشحال شدی برام و این کامنت خوب رو گذاشتی :)

دییییدی گفتمممممممممممممم دیییییییدیییییب
وای من برم بخونممممممم
جییییییغغغغغغغ

آره دیووونه :)))

یعنی نخوندی؟؟ خخخ خیلی باحالی..

نه اول کامنتارو خونوم ببینم چه خبره خخخ
یه عالما بوس و عشق و تبریک و گل و انرژی مثبت برای تو و اون کنجد کوچولوی توی شکمت
الههههههههههییییییییییییی

آقا تقلب کردی قبول نیست :)

فدای تو مینا جون واقعا ممنونم :)

وایییی بلاگر جانم مبارک باشه.
وقتی خوندمت اشک شوق تو چشمام جمع شد.
خوشحالم برات خیلی خیلی زیاد.
ایشالا قدم نینیت یه عالمه خیر و برکت و شادی و عشق زیاد سرازیر کنه به سمتتون.واییی کلی ذوق زده ام و برات دعای خیر دارم.

عزیزممممم :)
مرسی آوا جان.

ووویی فدات بشم.
مرسی از دعای خیلی خوبت :)

ببین من هنوز دارم به ایده فک میکنماااا فراموش نکردم 

نبودمم باز فکر میکنم فکرامو میگم :دی

قربونت برم مرسی :)

سلام بلاگر جوووونم مامان خوشگل تبریککک میگم خداروشکر ان شاالله با اومدنش بهترین ها براتون اتفاق بیفته ووووی کی دو هفته دیگه میشه😄

شیرین جونم ممنون از مهربونیت..
ووویی نگو خودم کلی هیجان دارم :)

چطوری دلت میاد و طاقت میاری تا دو هفته ی دیگه نگیییییییی؟؟؟؟؟!!!!!!!

به سختی :|

اما خوب اینجوری بهتره دیگه..
همینجوری نمیشه که بگم همسر داری بابا میشی و تمام... نه میخوام خیلی شوک شه... خیلی خوشال شه.. منجر به سکته ی ناقص شه این خبر دهی :) تو چرا آدرس نمیذاری اصن

خخخخخ
یعنی ب قیمت سکته ی ناقصصصص؟؟؟
عاقا جواب ازمایشو بزار توی پاکت بعد کادوش کن
بهش بگو من دوست دارم کادوی تولدتو رودتر بهت بدم...
بعد اونطوریم غافلگیر میشه دیگهههه
تو نمیدونی توی دوران بارداری ادم چقدر عزیز میشه...این فرصتو از دست نده خخخخخ


بعدشم حالا ممکنه دو هفته دیگه بش بگی ناراحت بشه ک چرا نگفتی زودتر

ب دلایل خاصی

تو همین مایه ها خلاصه ^_^

دیوونه.. خوب آخه شوهر من چی سر درمیاره که بتای خونم چند باشه باردارم:| باید زل بزنه به برگه آخرش بگه خوب که چی؟
میخوام تولدشو جشن بگیرم مهمون دعوت کنم.. این جوریا :)

اوووه ناراحت بشه که نصفش میکنم.. برای چی ناراحت بشه؟ اون که چیزی از دست نمیده..

واییییییی عزیزم ^_^
مامان خوشگل و مهربون :))))))
وای بلاگر جونم نمیدونی چقدر خوشحالم :)))

وووویی مرسی نگار جونم :)
خاله ی گشنگ :)

وای بلاگر^________^
ای جووووونم خو:*
نمیدونی چیقده خوشالم
قربون اون تو دلیت بشم من:)))
وویی خدایا شکرت
ایشالا قدمش پرخیر و برکت باشه براتون
ایشالا بارداری خوبی داشته باشی
به سلامتی بدنیا بیاد جوجمون:)
من ازونوقتی که پستتو تو اینستا خوندم هی یه حس خوبی داشتم
حدس میزدم این باشه هااااااا:*
خیلی الان ذوق دارم خو^_^

وووویی گلی :)

مرسی مرسی از این همه ذوق و انرژی خوبت :)

ممنون بابت دعاهات..

ای جان..

قوبونت بشم من :)

وای این یکی ی از بهترین خبرهایی بود که شنیدم ..چقدر خوشحالم که داری مامان میشی 
تو یه مامان واقعی میشی از اون مهربون ها ...
تبریک یک دنیا 

ای جانم ..
آبان خوبم ممنون از محبتت :)
دلم برای تو پر از یه عالمه دعای خوبه :*

هوووووررررااا
مباااارکههههههه😍😍😍😍

قربونت :*

۱۷ شهریور ۰۱:۲۱ الوچه بانوو
وای من مردممممم وااااای من برا تو دلی غشششش واااای عزیزززر دلممممم مامان بلاگرررررر واااای واااای واییی
یکی تعریف میکرد میگفت زنگ زدک به همسرم گفتم امشب خرید کن برا تولدت مهمون داریم بعد ک اومد خونه سه تا بشقابم گذاشتم و نشستیم سر سفره همسرم گفت چرا نمیاد مهمون گفتم اومده ک بعد ک گفت ک کجاست و اینا بهض گفتم فک کنم ایده بدی نباشه
وااای بلاگر نمیییدونی چ ذوووقی کردمممممممممممم
عزییییییییز من ی دنیاااا مبااارکه

ووووووویی ^_______^
مررررسی چقدر باحال بود ذوقت عزیززززم :)
جالب بود :)

وویی کاملا معلوم بود من کلی خندیدم وقتی خوندم کامنتتو..
مرسی مهربون :*

سلااااااااااااام مامان بلاگررررررررر😍😍😍😍
وااااای تا وبلاگتو باز کردم و قالبت رو دیدم کلی ذووووق کردم برات عزییییییززززززم ❤❤❤❤❤❤
مباررررررک باشه...انشالله تنش سالم باشه و با عشق و محبت پدر و مادرش بزرگ بشه این نی نی خوشگل و عزیز....💞
دارم فکر میکنم چه راهی برای سوپرایز کردن خوبه...میتونی یه کادو برای همسرت بخری و بزاری توی یه جعبه وقتی درش میاره زیرش توی یه پاکت یا بنویسی پدر شدنت مبارک یا یجور سلیقه ای یه برگه شبیه جواب آزامایش مثلأ بنویسی نتیجه ی آزمایش پدر شدن مثبت و خلاصه اینجور چیزا...حالا اگه چیز دیگه ای هم به ذهنم رسید بهت میگم 😊
هوووووم خوشحالم برات عزیزم...از سراسر وبلاگت عشق چکه میکنه مامانی😘😘😘😘

سلام خاله نسترررررررررررن :)
ای جووونم :)
سلامت باشی خانمی ممنون از دعای خوبت :)

ممنون اینم جالب بود :)

وویی قوبونت :*

۱۷ شهریور ۰۲:۱۰ رفیعه رجعتی
واییییی نمیدونی چقدررررر خوشحال شدمممم:)))) ان شاالله پا قدمش خیر باشه مامانی!

اوووم به نظرم روی کیک تولد همسرت بنویس:تولدت مبارک از طرف خودم و نی نی کوچولومون!=)))))

ووویی ممنون رفیعه جون.. ^_^

کلا مانور دادن رو کیک هم تو لیستم هست :)

۱۷ شهریور ۰۲:۲۴ معشوقه ...
وااای خدایاااا شکرت
اصلا اشک توی چشمام جمع شدهههههه
تبریک میگممممممممم 
دختره ماهتو از همینجا میبوسم D: 
مامان بلاگر ^_^ مامان بودن بهت میاد

من قربون چشمات برم :)

دختر خخخخ

ممنونم از لطفت عزیزم :)

۱۷ شهریور ۰۲:۲۹ یا فاطمة الزهراء
وااای تبریک
از ذوق دارم غش میکنم بخدا :)) 

قوبونت دیگـــــــــــــه :))

انقدر سوپرایز شدم انقد خوشحال شدم که یه لبخند گنده بعد از یه روز پر فشار نشسته رو لبم. فکر نمیکردم انقدر بچه دوست باشی. ولی اشتباه میکردم. باور کن واسه بارداری خانوم پسرخالم انقدر خوشحال نشدم . یعنی واسه اون هیچ حسی بهم دست نداد . چون هدفش ک در واقع نمیشه اسمشو هدف گذاشت از بچه دار شدن اینه ک . خب ازدواج کردم حالا وقتشه بچه بیارم تا سرمون گرم شه. خیلی خیلی دید سطحی ای بود و من گفتم وای به حال اون بچه ک فقط به قصد سرگرمی و سر به راه کردن شوهر داره میاد!اما تورو میدونم هدفت چیز دیگه ایه. میدونم چقدر اهداف داری و یه بچه ی پر بار تحویل جامعه میدی. نمیدونم دختر دوس داری یا پسر. اما من هر وقت به بچه فر کردم فقط یه دختر تصور کردم ه در حد بی نهایت خوشبختش کنم. و به جای تمام حسای بد و دردایی که تو زندگیم کشیدم بهش حس خوب بدم. یه دختر که هر چی نداشتم بهش بدم.حالا جنسیت فسقلی کی مشخص میشه؟؟تورو خدا مواظب خودت باشیا. صبحانه فراموش نشه. چایی و قهوه اگه میخوری بزار کنار. قرص ویتامین و لهنم بگو برات بنویسه دکتر. برو ورزشای مخصوص خانومای باردار ک ایشالا زایمان طبیعیه راحتی داشته باشی. وای چقدر حرف زدم من. از شدت خوشحالی بود

آخه من فدات بشم دیگه :))  واقعا نمیدونستی من بچه دوس دارم؟؟ میدونی انقدری دوست دارم که هرکس جای من بود سال بعد بچشو پیش دبستانی ثبت نام میکرد؟
حالا البته خدا رو شکر من همیشه شرایط زندگیم رو در نظر گرفتم و اونقدری عشق داشتم که صبر کنم تو شرایطی که حق هر بچه ایه به دنیا بیاد..
متاسفانه اون مادرها یکی دو تا نیستن :(
من برام فرق نمیکنه جنسیتش.. واقعا فرق نمیکنه دیگه قبلا خیلی دختر دوست بودم اما الان هرچی خدا تو دامنم بذاره شکر میکنم.. اما همسرم هنوز دختر دوسته خیلی :|
امیدوارم خدا اونچه که میخوای بهت بده عزیزم. اوه خیلی مونده تا جنسیتش ماری جون..
ممنون از توصیه های خوبت همشونو چشم انجام میدم.
ای جونم ^__^

وااای اینجا رو ببین
چقدر خوشگل شدههههه :)))

خیلی گوگولی شده خاله :))

واااای عزیزمممم.شکلک ذوووووق
کلی خوشحال شدممممم
مبارک باشه،ان شالله قدمش خیر باشه :-) 
وووویی،جونمممم
اممم والا من جای تو بودم اصلا طاقت نمی آوردم که تا دو هفته دیگه به همسرم نگم!
چه دلی داری تووووو ;-) 

وویی آرزو :)
مرررررسی :)
آمین :)
راستش امروز صبح به این نتیجه رسیدم شایدم بگم تو همین هفته.. ولی یه وقتی که شب خونه باشه :)

خووووداااااا قالبشو نگاااا 

ووویی ^_____^

میگما چیز کن 
وقتی خواستی بگی 
توی کاغذهای مختلف رنگی رنگی 
از در ورودی بچسبون توس بنویس مثلا خبر مهم ! 
برای رسیدن به خبر توی کمد رو نگاه کن 
باز توی کمد یه کاغذ بذار بنویس بگو توی کابینت مثلا 
خلاصه هی بچرخونش و تو هر کدوم تاکید کن خبر مهمی توراهه 
بعدششش مقصد آخر این باشه که بنویسی مثلا رو شیکم خانومتو نگاه کن خخخ 
بعد رو شیکمت بزرگ بنویسی 
سلام بابایی :))))
از همه ی حالتاشم فیلم بگیر یادگاری .. 
مدیونی اگه فک کنی تقلب کردما خخخ
من این مدل پیشنهادو ب همه میدم :دی

اینم خیلی ایده ی خوبی بود سهیلا.. همه جاش به جز قسمت شکمش.. خوب من که شکمی ندارم بیاد نگاه کنه برای همین اون قسمت آخرش باید هیجانی تر باشه..
این میره تو لیستم...

ای جووونم 
هرچند که من خبر داشتم و قبلش بم گفتی انا بااین متن هم رفتم رو هوا 
خیلی دوس دارم قیافه اقای همشر خوشتیپتو ببینم و ببینم چیکار میکنه 
وای که وقتی باهم اشنا شدیم دوتایی چی بودیم و الان دوتا یی چه روحیه ایی داریم وای که واقعا مرسی خدا 
فکر میکنم ببینم ایده چی میاد تو مخم 

^_^
من با خودم فکر کردم اگه بهت نگم میای اینجا رو میخونی بعد بدو بدو میای تو گروه اعلام میکنی بعد اون دوستا هم سریع به خواهرام اعلام میکنن اونا هم به مامانم اعلام میکنن مامانمم زنگ میزنه به همسر و همه ی برنامه هام نابود میشه :) خخخ دیدی چقدر من حساب شده عمل میکنم؟
من که از الان قیافشو مجسم میکنم.حتما هی میگه داری شوخی میکنی؟؟ واقعا ؟؟ و انقدر میگه میگه تا من خل شم از دستش بعد باور کنه :)

بدو فکراتو بکن.

اینجا همه چی مامان گونه شده^_______^
ای جووووووونم:*

آره دیگه ^__^

فک میکنم امروز اون روز خوبیه که منتظرش بودی
مگه نه؟:)

کدوم روز دخترم ؟؟

چیقده تو شوتی خو عزیزم
همین مامان شدن و اینا منظورم بود دیگه:)
اون بالا نوشتی یه روز خوبــ میاد
به نظرت الان که فهمیدی داری مامان میشی و همه چی آماده و مطابق میلته همون روز خوب تو زندگیته؟

عه الان داشتم فونت عنوان رو درشت میکردم اونو دیدم متوجه منظورت شدم :))
خوب این روزا همش برام روزای خوبی بوده گلی اما هیچ کدوم برام روز تولدش نمیشه..

میگم رنگ نظرات بهتر شد؟ دیگه چشمو نمیزنه؟

عزییییییییزم مبارکه
خیلی خوشحال شدم
وویییییی تو خیلی مامان خوبی میشی
میتونی یه تس بارداری بگیری،انجامش بدی،بعد اینکه دوتا خط ظاهر شد،بزاریش تو جعبه از بزرگ به کوچیک،تا برسه بهش
اون تست هم تا آخر عمرت نگهش دار

بلاکر خیلی خوشحالم،وویی خونه سه نفره،خیلی عالیه

سلامت باشی نیاز جونم :)
امیدوارم که بشم :)

اینم جالب بود مرسی عزیزم :)

ووویی ^_____^

واااای خدا الهی خاله دورش بگرده ک از الان شده عزیزه دله همهههه...
واست خیلی خوشالم زینب اخه این.دونه اناری ک تو شکمته حاصله عمر و عشقتونه... ایشاالله ک بچم همیشه سالم باشه دورش بگردم... زینب عزیزم لطفا ی اسفند واسه خودت و اون فسقلت دود کن ک چشم نخوردین .. یادت نره ها حتما دودو کن
واقعا حسه خوبیه بچتون حاصله عشقه تنها نیس بلکه حاصله عشق و اگاهی و امادگیه ...
ایشاالله خدا این حسه خوبه ب وقتش قسمته همه بکنه

ووویی ^_^

مرسی نازی واقعا ممنونتم :) چشم حتما دود میکنم :)

اوهوم :)

آمین عزیز دلم:*

سلام عزیزم
یه عاااالمه تبریک میگم، الهی که دوران بارداریت خیلی عالی پیش بره و نی نی گوگولی رو سلامت توو بغلت بگیری
وب خیلی خوشگل شده
خیلی خیلی مواظب خودت باش
واسه ایده ببخش که ایده ی خاصی ندارم ولی میتونی یه نامه از زبون نی نی واسه باباییش بنویسی تا خود نی نی خبر اومدنش رو به باباییش بده
به نظر منم دو هفته زیاده، یه جورایی حق همسرتم هست که زودتر بفهمه
میتونی با یه ایده ی اینجوری خبرشو به همسرت بدی و توو مهمونی تولد بقیه رو سوپرایز کنین

سلام هدیه جونم..
یه عالمه ممنونتم:)

آره خیلی دوستش دارم..
چشم :)

ایده ی خوبیه عزیزم تو لیستم هست :)
جدی؟؟ دلم نمیخواد نامردی کنم.. شاید زودتر بگم پس :)


تنم مور مور شد سریع از دیدن قالب وبت و فهمیدن بارداریت. چقدر خوشحال شدم برات واقعا بلاگر. مطمئنم بچتون مثه خودت ی انسان فهمیده و عاقل میشه . تو مامانش باشی چ احساس خوبی داره اون بچه. همه ی احساسای خوب و انرژی های مثبت سمتت روونه بشه ایشالا. امیدوارم این 9 ماه تا زایمان از بهترین روزات باشه انقد ناز کنی برا شوهرت اونم همرو با جون و دل بخره! خلاصه که بهترینا در انتظارته مطمئنم 
عاشق توصیف احساسات و خیالاتتم  
بچت اول سالم و صالح باشه همیشه ، بعد از اون پسر باشه ایشالا!!!!

سارااااااا :))   دیدی خاله شدی؟؟؟
ووویی مرسی :)  ای جانم واقعا از لطف بی حدت ممنونم :)

منم این پستم رو خیلی دوست دارم :)
حسم ملموس شد کاملا :)

خخخ اکثریت دعا کردن دختر باشه..
هر چی خدا خواست بشه... :)

۱۷ شهریور ۱۳:۲۵ یا فاطمة الزهراء
میگم برای اینکه بهش بگی
روی کیک تولدش بگو بنویسن بابایی (اسم همسرت) تولدت مبالک

فکر میکنیم :)))

۱۷ شهریور ۱۳:۲۵ رویـــــآ
سلام بلاگر جون:)
من چند وقته خاموش میخوندمت،واسه این پستت خیلی خوشحالم شدم و نتونستم خاموش بمونم.
تبریک میگم خانومی:*
الهی یه فرزنده سالم به دنیا بیاری و زندگیت شادتر و قشنگ تر از همیشه شه.فدات:*

سلام به روی ماهت خانمی.

وای چقدر ازت ممنونم بابت این روشن شدن برای تبریک.. قربون دل مهربونت :)

سلامت باشی :)

آمین .خدا دل تو رو هم با هر چیزی که باعث شادیت میشه شاد کنه عزیزم.

۱۷ شهریور ۱۳:۲۷ یا فاطمة الزهراء
زمینه ی کیکم یه نی نی باشه ^_^
یا مثلا روی کادوت یه کارت با عکس بچه بذار روش نوشته باشه سلام بابایی تولدت مبارک از طرف من و مامانی :)) 

به کیک نی نی فکر کردم اما خوب دلم نمیخواد یه نظر که انداخت قشنگ تابلو شه :)
ای جون دیگه :)

۱۷ شهریور ۱۳:۳۲ ستاره باران
واااای مبارررررررررررکه عزیزم :***** ان شاء الله خدا یه بچه ی سالم و صالح و خوشگل قسمتتون کنه :)

ممنون عزیز دلم :))

آمین...

وایییییی مبارکههههه عزیز دلم انشالله خوش قدم باشه برات ،ابجی چند وقتته؟خیلی حس خوبیه خیلی زیاد خدا برات نگه داره ،میتونم الان کامل درکت کنم بزار حالا بری صدای قلبش رو بشنوی ،بزار حسش کنی تو شکمت ارنقد میفهمی همه حس هااااا باد هوا بوده بین اینا واقعا برات خوشحالم 

سلامت باشی هستی عزیز..
گلم سونو نرفتم هنوز خیلی تازه است... یه ماه اینطورا :)

ووویی صدای قلبشو قربون برم :)
وای دلم آب شد..
ممنونم هستی چقدر کامنتت حس خوب داد بهم..
پیشاپیش برای چیزایی که ندارم و اگه خدا بخواد خواهم داشت حس خوشحالی کردم :)

وااااااااایی بلاگرمامان شده وااااایی بلاگرمامان شده

دست              جیغ              هورا

مامان جونی بشی ایشالله


اقامن خیلللللللللللللللی ذوق دارم الانم اقای عشقمون اینجاخوابید ذوق اینکه ی روزمنم مامان شم عینه پنگوناراه برم

مسرانه بگم زایمان طبیعی








ووویی قربون خودم برم الهی
چقدمن مامان خوفی میشم



مبارکت باشه عزیزم ایشالله ی بچه خوشگل عینه مامان وباباش
بیشترب خودت بر بهترها
چشمک کلی ذوق برای مامان خوبمون
ممنون بمون گفتی
میدونم بازم نتونسم ذوقموبگم اصن من برم بایه پست یکم ذوقموبیان کنم
فعلن مامان خوبمون

وووووووییی ^____^ مرررررسی :)))

ای جان دیگه... برات آرزو میکنم اون روزای پنگوئنی رو :)

خخخ یکی اینو بگیره :)))

ممنونم از لطفت..
ای جانم دیگه.. خیلی کامنت خوبی بود مرسی واقعا :)

خیلییییییییییییییییییییییی مبارکه عزیزم 
امیدوارم سلامت باشید هر سه تا تون :)

ممنون عزیز دلم :)

سلااااااام
جییغغغغغغغغغ
هووووراا
قبل اینکه بخونمت با قاالب وبت فهمیدممممم
میاااارکه عسله مننن
واااای اتقد قشنگ حستو وصف کردی ک ذوووقیدم کیف کردمممم با حاله خوووبت..الهی شکرررررر

بنظر سهیلا خانم خوب بود....منم یجا دیدم ک بی بی چک میگیری testerرو ک دوتاخط توش افتاده رو میذاری تو ی جعبه کوچولوی خوشگل بعد با یه کاغذ خوشگل روش مینویسی من اومدم بابایی...چون خبر خوش نی نیت باتولدهمسرت یکیه بنویس .تولدمون مبارک:)

سلاااام..
ووویی ^_^
 قربونت بشم..

ممنون عسل مسل..

ببینم چی میشه عسل :)

سلااااااام به مامانی مهربون همراه با کلی ذوق و شادی و بالا و پایین پریدن 
ای جوووون دلم من خاله شدم . خاله فدای اون فسقل خان یا فسقل خانوم بشه الهی
عزیزدلم با همه وجود براتون خوشحالم و از ته دل برای سلامتی فرشته کوچولو که خدا بهتون هدیه داده دعا میکنم
مبارکت باشه حس زیبای مادر شدن و میدونم لیاقتش رو داری 
مواظب خودت و عزیز دل خاله باش قربونت بشم
وووووی چقدر ذوق زده هستم من :*

سلاااام باران جووونم.
ووویی خدا نکنه خاله جوون :)
ممنونم ازت..
چشـــــــم...

ای جونم ^_^

قربون حس خوبت خاله فدای کنجد بشه ،انشالله خدا حافظش باشه ،خدا انشالله به صلاح و مصلحت خودش قسمت همه ارزو مندا بکنه 

ووویی ممنون.. آمین.

بابت کامنت خصوصیتم ممنونم عزیزم

خخخخخخخخخ نه خدایی اول می اومدم پی ویت نه تو گروه کفاصط :)))

نگا یه جعبه بگیر یه عروسک نوزاد هم بگیر 
بزار تو اون جعبه البته اگر میتونی با فشار بزار که در جعبه باز شد عروسک بپر بیرون 
اینو بده اقای همسر :)

بجای اهنگ تولد یهویی صدای گریه نوزاد پخش کن :)

یه کفش نوزاد بگیر ، رویه کاغذ بنویس بابایی من دارم میام و کلی چیزایی که خودت هوس داری بنویس و بگو هرچی ممنی خواس براش بخر چون من میخوام و هوسم میکنه ،بزار تو یه جعبه یا یه جایی از خونه و با اهمون کاغذایی که سهیلا گفت بنویسی هدایتش کن به سمت کفش ها :)

یه سونو بگیر 
البوم عکس جدید بگیر و عکس سونو رو بزار بگو این البوم هدیه به تو و بخصوص عکس ویژه اولش :)

یا بازم همون ایده سهیلا و کاغذای رنگی و فلش هارو به سمت سونو هدایت کن یا کنار همون کفش ها سونو باشه :)

رو شکمت با این که میدونم نداری و لاغر خودمی 
بنویس بابایی من اینجام الان نخودم بعدم بزرگتر میشم :)

یه لیست از لواشک و پاستیل و کلی چیزای هوسی بنویس و بعد که اورد روش بنویس من همه رو خوردم دوباره برای ممنی بخر :)

برای کادو تولدش یه تیشرت بابا و فرزندی بخر بعد اگه گفت این چیه ما بچه نداریم بگو برای اونیه که تو راه:)

خو فعلا اینا اومد در مخم ببین چطوره 

مرسی اینا باحال بودن واقعا :)

دیگه من نمیتونستم ریسک کنم ^_^

بیا وبم نی نی ببین 
کی بشه بیام نی نی تو رو ببینم ازش عکس بندازم :)

باجه :)

۱۸ شهریور ۱۳:۲۰ ایدا سبزاندیش
وای  وای وای تبرییییک میگم بلاگر جووووون.واقعا اشک اومد تو چشمام.یهو یه طور دیگه وبلاگتو دیدم. تبریک میگم و دعا میکنم یه بچه سالم و عااالی و مهربون و خوب به دنیا بیاری و از قدم مبارکش به همه ارزوهاتون برسید. برای ایده اینکه چطور به شوهرت اطلاع بدی خب مگه میتونی تا دو هفته صبررر کنی و چیزی به همسرت نگیییی؟؟؟؟ بگووووو بش زووود.هاها

وووویی :))))
قربونت برم دختـــــــــر :)
ممنون از لطفت..
نمیدونم.. شاید بگم زودتر :)

سلام مامانی خوشگل اگر بگم چقدر خوشحال شدم و اشک شوق ریختم باورت نمیشه ما خانما با ناراحتی گریمون میگیره با خوشحالیم گریمون میگیره چه حسی داریم و چقدر احساساتی خیلی خیلی برات خوشحال شدم انشالله که به خوشی این ماهها رو پشت سر بذاری. به نظر من ی کیک بخر و ی شمع یک و تولد یک ماهگی یگیر یه شام خوشمزه هم اماده کن شمع بذار و بی بی چک هم آماده کن وقتی شوهرت میاد حونه و این صحنه رو نیبینه تعجب میکنه میگه خانومم چه خبره؟تو هم بهش بگو عزیزم امشب تولد یک ماهگی نی نییمون و بابا شدی. میتونی ی کیک جوجه یا نی نی بگیری تولد شوهرتم حداگونه جشن بگیر ی عروسکی کفشی لباس نی نی دیگه بستگی داره چی دوست داشته باشی بعد میتونی هر ماه اینکارو بکنی تا موقع زایمان فکر کنم جالب باشه وقتیم شکمت بزرگ شد برو آتلیه عکس بگیر.

سلام عسل جون.. وای فدات بشم ممنون واقعا.
واقعا ما زنا خیلی احساسی و نازنینیم :)))

وویی کیک جوجه :)

مرسی از ایده عزیزم

عزیزم من چندتا سوال دارم منمت تصمیم دارم باردار بشم اما نمیدونم دقیقا چه رورایی خوبه چه روزایی خوب نیست و نزدیکیم به ما محرم و صفر 
ایا اشکال داره تو این ماه که محرم و الحرام؟هرکی میدونه جواب بده...ی سوال دیگم شروع بارداری از کی حساب میشه؟چندهفته؟اگر40هفته باشه که میشه10ماه؟ و چندروز که عقب بندازیم میشه ازمایش داد و فهمید؟ من که مادرشوهرم حساب خاله پری شدنم و داره و وقتی میخوام بشم سوال میکنه شدی؟ و منتظر برای نی نی ولی من تا الان جلوگیری میکردم تصمیم دارم تا قبل از ماه محرم اقدام کنم و اینکه من دختر میخوام ماما بهم گفت شبی که حمام میری شروع کنم و یک شب در میون امشب میشه شب اول که فردا شهادت امام محمدباقرنمیدونم چکار کنم خجالتم میکشم از کسی سوال کنم

عزیز دلم جونم برات بگه که تو کتاب ریحانه بهشتی نوشته نزدیکی برای بچه دار شدن تو شبای اول و آخر و وسط ماه نباشه.
بعد سر شب که شکم آدم پره و خسته است نباشه... مثلا ساعتای آخر شب خوبه.اگه اهل شرابید شب نزدیکی نباید تو خونتون الکل باشه.جلو نور خورشید نباشه.دو ساعت قبل و بعد طلوع و غروب آفتاب نباشه.
شب عید فطر,عید قربان و نیمه شعبان نباشه.قبل و بعد سفر نباشه.
کاملا عریان نباشید.رو و پشت به قبله نباشید.ایستاده نباشید.
وقتایی که خوبه:
شب دوشنبه
شب سه شنبه
شب پنجشنبه
آخر روز پنجشنبه
شب جمعه
عصر جمعه
شب اول ماه رمضون
از شب نزدیکی هم تا هفت روز زن گشنیز و شیر و سرکه و سیب ترش نخوره .
در مورد نطفه بستن تو ماههای حرام و شبهای شهادت هم عزیزم موردی نداره و مکروه هم نیست حتی.
اینا رو عینا از کتاب برات تایپ کردم الان.حالا من نمیگم همش درسته ولی خیلیا بهش اعتقاد دارن خلاصه..
جونم برات بگه که بارداری هم از اولین روز آخرین پریود حساب میشه.. مثلا هفته ی اول بارداری مطلقا جنینی وجود نداره هنوز و حتی تا آخر هفته ی دوم...
اما این یه قاعده ی کلیه برای محاسبه ی وقت زایمان..
آزمایش خون هم عزیزم شما باید روز تخمک گذاریتو بدونی بعدش شش الی دوازده روز بعد از اون آزمایشت میتونه مثبت بشه..
من که خودم پونزده روز بعدش رفتم و مثبت شد.برای بیبی چک اما میگن که باید تا عقب افتادن زمان *پ صبر کنی.. البته من که اونم دقیقا تو شب موعد *پ زدم مثبت شد:)
دختر و پسر از آب درومدن هم کلا دست ما نیست من خیلیها رو میشناسم کلی پول دکتر تغذیه دادن برای یه جنسیت خاص آخرشم برعکس شد اما الان قاعده ی کلیشو بهت میگم..
اولا که هر چی مقدار کلسیم و منیزیم خون مادر بیشتر باشه احتمال اینکه کروموزوم ایکس رو از پدر قبول کنه خیلی بیشتره .حالا باید غذاهایی که توش کلسیم منیزیمش بیشتره بیشتر تو رژیمت بگنجونی عوضش غذاهای پتاسیم و سدیم دار رو کمتر بخوری.مثلا شما باید مصرف سبزی جاتی مث اسفناج کلم شاهی و پیاز و میوه هایی مث انریز انبه و سیب . شیر لبتیات مغزهای تازه که الان تو بازاره, کنجد سویا و حبوباتتو زیاد کنی در عوض هر چیز شوری مث خیار شور پنیر شور زیتون اینا کنسروها کالباس و کرفس وگوجه و کدو حلوایی اینا رو کمتر کنی.خودت میتونی از نت منابع غذایی هرکدوم رو پیدا کنی مفصل ترشو.
یه تقویمی هم هست تقویم چینی که خیلیا بهش اعتقاد دارن.با توجه به سن مادر میگه تو کدوم ماهها زن شانس دختر و پسر دار شدنش بیشتره.. برای منو که زده پسر حالا ببینیم :)
مورد بعدی اینه که کروموزوم ایگرگ که پسر درست میکنه زود تر از ایکس راه میفته به سمت تخمک و قدرت شناوریش بیشتره.حالا این وسر اگه زن قرار باشه تو رابطه ارضا بشه ترشحاتش موقعیت رو برای ایگرگه مناسب تر میکنه.
یکی دیگه اش اینه که ایکس قابلیت زنده موندنش بیشتر از ایگرگه.برای همین وقتی شما بعد پاکیت تا چهار روز قبل تخمک گذاریت رابطه داشته باشی و نزدیک تخمک گذاری مثلا دو روز قبل و بعدش نزدیکی نداشته باشی باز شانس دختر دار شدن بیشتره.
دیگه من همینا رور میدونستم :)
شما الان باید تاریخ دقیق تخمگ گذاریتو دربیاری.. کیت تخمک گذاری خیلی خوبه بخر یکی دو بسته کمکت میکنه :)
نهایتا هر چی خیره برات پیش بیاد عزیزم..

وای نمیدونی چقد خوشحال شدم ..... بنظرم کنار جواب ازامایشت یه نامه بنویس از زبان بچه که سلام بابای من کادوی روز تولدتم تو دل مامانم هستم مواظب مامانم باش تا برگردم و ایا ازین چیزا بنویس بعد یه پاپوشی جورابی چیزی بگی بزار تو جعبه کادوش دیگه خودش میفهمه دیگه :D 
ایشالا قدمش پر از خیر و برکت باشه ... خیلی ذوقیددددددددددددددددم

وویی ممنون میگرن عزیزم :)
مرسی از ایده :)

بلاگر عزیزم خیلی خیلی ممنون خیلی کامل توضیح دادی مرسی عزیز دلم انشالله که هرچی به صلاح اول از همه سالم باشه بازم ممنون من اگر ی روز بفهمم حامله هستم با جیغ و سرصدا زوده زود به همسرم میگم یعنی اصلا نمیتونم اینقدر ذوق میکنم خیلی نی نی دوست دارم خیلی زیاد انشالله که نی نی تو سلامت باشه و هرچی دوست داری خدا بهت بده بوس بوس...

فدات بشم عزیزم...
ان شا الله :) ای جان..  منم خیلی دوست دارم.. خدا یه دونه عسل مسلشو بهت بده..

سلام
بلاگر مگه میشه خبر به این مهمی رو دو هفته دیر بدی؟؟؟
تازه اگر مثل من باشی که مجبوری همه رو در جریان علت حالت تهوعت بذاری

من اگر جای تو بودم جشن تولد همسرمو زودتر همین حالا برگزار میکردم و فوری همه چیو لو میدادم مثلا میتونی یه ظرف اضافه بذاری روی میز و بگی سه نفر شدیم
البته من که ایده خاصی ندارم خودم با اخم و ناراحتی جواب مثبت رو به همسرم دادم اصلا شرایط خوبی نداشتم همسرم هم که حال منو دید گفت یه آزمایش دیگه بده شاید منفی شد سال دوم دکترا بودم نه پایان نامه ای نه چیزی
ولی از یکی دو روز بعدش خوشحال بودم همسرم هم همینطور

ووی مبارک باشه
ان شاالله فرزند صالحی باشه و دوره بارداریت هم به سلامتی بگذره
بلاگر از گردو و پسته تازه حتما استفاده کن کلا از مغزیجات
از همین حدودا ارتباط خونی مادر و جنین برقراره
مراقب خوراکت باش 

سلام عزیز دلم..
نه دیگه تا پس فردا میگم حتما..

:)
خخخ چقدر باحالید شما.. منم یه دوستم تو شمال بی بی چکش مثبت شد میگه وایسادم تو بالکن داد زدم محمد کجاااایی بدبخت شدیم؟؟ بعد شوهرش که فهمیده نشستن با هم رو پله گریه کردن :) الان دخترشون 5 سالشه انقدر شیرینه که خدا میدونه :)

وویی ممنون :)
آمین
حتما چشم :)
ممنون از توصیه هات عزیزم.

۱۸ شهریور ۲۱:۳۰ زینـب خــآنم
خییییییییییلی خوشحال شدم واست
اصن اولش ک هدرت ُ دیدم گفتم حتمااا خبرایی هس  : دی
انشالله ب سلامتی رشد کنه ُ زایمان کنی ُ قدمش واست پر خیر ُ برکت باشه و زندگیتون خیلی خیلی شیرین تر ُ آروم تر بشه  : *

فدای تو بشم دختر.
^___^
ممنون از دعاهای خوبت :)

یوووووووووهوووووووووووووووووو....
نی نی اووومد....{شکلک بوس و بغل و اینا}
نخندیاااا ولی انقد ذوووق کردم که چیزی نمیتونم بنویسم...{شکلک خجالت}
گودو گودووووووووووو....مامان اینده...

یوهووووو :))))

ای جانم دیگه ... خیلی باحالی :)

گودو گودو چیه خخخ :))

چه خونهء خوش یمنی

برگشتی از سفر عزیز دلم؟

اوهوم :)

۱۹ شهریور ۰۹:۴۰ زینـب خــآنم
رااااااااااستی
(باتوجه ب هدر!)
بچتون ُ لک لک از آسمون آورده ؟؟  : دی
وگرنه شما ک خیلی باادبین  : دی  ; )

بعععله لک لک آورده...
چشم سفید نباش اصلا دختر رو چه به این صوبتا ^_^

نه برنگشتم نت خونه مامانم وصل شد ولى همچنان نمیتونم زیاد بیام
اینجا هم از ذوقم باز میکنم 

ای جونم :)
باشه عزیزم خیلی بهت خوش بگذره :)
اگه تهرانی همش یه ساعت و نیم فاصله داری با منااا :)
به نظرم بیاید یه روزم پیش ما حسابی جیگرتو بخورم و در خدمتت باشم :)

سلام بلاگرجان اومدن فندق کوچولوتوی شکمت روبهت تبریک میگم. بلاگرجان آوابعدازپست عروسی مینادیگه آپ نکرده نگرانشم خبری ازش نداری؟

سلام به روی ماهت عزیزم.
ممنون از لطفت :)
نه خبر ندارم..

۱۹ شهریور ۱۵:۵۰ آوو کادو
تبریک عرض میکنم :-)

سلامت باشید :)

آخی عزیزم
مامان شدنت مبااارک
جاری منم تازه دوماهشه
وقتی من فهمیدم از ذوق اشک شوق ریختم
ایشالا که نی نی ت همیشه سالم وسلامت باشه

مررررسی عزیزم...
ای جان... چه جاری خوبی هستی تو :)
خدا نی نیشو حفظ کنه.

ممنون گلم..
مطالب جدیدم که رمز ندارن عزیز مگه میخوای اون قدیمیا رو هم بخونی؟؟

همممم
خبر خوشحال کننده ای است
مبارک است...مبارک است...
:)

سلامت باشید... سلامت ^_^

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان