مصدوم نوشت :|

سلام :)


به قول یه دوستی چرا انقدر بلا سر من میاد خوب :|

آقا من همینجا اعتراف میکنم که اصلا مثل آدم ننشستم زبان رو بخونم.. گاهی اصلا فکر میکنم من اینهمه عاشقشم اینقدر دقیقه ی نود میخونم و با بدبختی و بدو بدو :)

به جان خودم دیگه قول میدم آدمیزاد بشم. خوب شده بودمااا .. ترم پیش اصلا دقیقه ی نود نبودم و چقدرم لذت داشت :)

دیروز اصلا انگار دامنم گیر کرده باشه به نت.. ولم نمیکرد که..  دو کلمه میخوندم یه بار میرفتم نت.. دستور غذا میدیدم.. مدل مانتو میدیدم..

تربیت کودک میخوندم.. اصلا از این چیزا دیگه..

دیگه هم ساعت ده جمع کردم کاسه کوزم رو و گفتم بذارم برای امروز :/

امیر بی گزند رو بارها و بارها گوش دادم و لذت بردم و شروع کردم دو تا لیوان میلک شیک موز درست کردم.. خوب من خیلی تو خوردن شیر چموش تشریف دارم و این راهیه که دیگه میتونم بخورم و هم لذتشو ببرم هم به سلامتم رسیده باشم.


بعدشم همسر اومد..

نوشیدنیمون رو خوردیم..

نماز عشا نخونده بود شرکت و رفت وضو گرفت و نمازشو خوند..

همینجور که داشت سجادشو جمع میکرد من روحیه ورزشکاریم گل کرد ^_____^

فکر کنم قبلا هم گفته باشم عاشق ورزشهای بزن بزنی و دفاعی ام..

پر از مشت و لگد و این حرفا :)

نمیدونم این خشونت از کجای من میاد بین این همه طبع لطیف و حساسم :|  شایدم خشونت نیست انرژی زیادمه :/

خلاصه این برنامه همیشه هست که من شروع میکنم بزن بزن با همسر...

میزنم هاااااا ^_^

خوب ایشونم همیشه فقط دفاع میکنه نمیزنه..

یا نهایت هجوم میاره سمتم و من پا به فرار میذارم و ایشون راحت میشه :))

حالا دیشب شروع کردم از همون لحظه که از سجاده بلند شد..

چند تا مشت و اونم گارد گرفته بود..

یهو لنگ مبارکمو آوردم بالا بزنم بغل گوشش که مصادف شد با تکون دادن دستش و مچ پای من به شدت تمام خورد به آرنجش :((

یعنی نفســـــــــــــــم رفــــــــــــــــت !!!

رفتااااا... اشکم درومد.. دادم درومد..

هیچی دیگه الان مصدوم آماده است :)

بلاگرِ لنگ هستم 25 ساله از گیلان ^_^

امروز هم با آژانس رفتم سر امتحان و با آزانس برگشتم.

امتحان هم خوب نمیدونم چی بگم :(

سخت بود.. من خونده بودم اما سخت بود..

اینا به کنار نمره ی کلاسیم رو 9.5 داد بهم ..   خوب من با دهن باز فقط نگاهش کردم!

اما الان که اومدم خونه با خودم صادقانه رو به رو شدم دیدم حقم ده نبود واقعا..  تا آخر ترم جبران میکنم حتما.. ^_^

شبتون قشنگ..

خدا پشت و پناهتون :)


+ هیچ وقت نمیفهمی چقدر قوی هستی

  مگر زمانی که شرایط جوری میشه که تنها راهت اینه که قوی باشی :)


+ تویی کامل منم ناقص!  تویی خالص منم مخلص!

  چه خوب که یه خواننده از عشق و عاشقی و شکست عشقی دست برداشته و یه همچین اشعار اصیلی رو تو جامعمون رواج میده..



۲۹ خرداد ۲۰:۵۸ ♠Mãh§â♣ ...
:))

:))

۲۹ خرداد ۲۱:۰۲ ⓜⓘⓝⓐ💋 ..
باشد ک درس عبرتی شود برای خودت
و سایرین خخخخخ
 ولی تو انقدر سرتقی ک باز امشب بره سر سجاده
اگه با اون پای مصدومت نری سراغش با اون یکی حتما میری ک بزنی همون جای دیشبی خخخخ

خوب منو شناختی هااااا ^_^
 
نه دیگه یه مدت فقط مشت میزنم تا ببینم خدا چی میخواد ^_^

۲۹ خرداد ۲۱:۰۵ بابا لنگ دراز
عجب :/
خب درگیر نشید این مدلی :/
بیچاره همسرتون :/ چقدر خوبه خداییش :) خدا حفظش کنه و صبر عظیم عنایت کنه بهش :))

درگیر چیه؟؟
روایت داریم زن و شوعری که کشتی نگیرن نصف عمرشون فناست اصلا..
من این خل بازی ها رو برای خاطر خودم نمیکنم همشو..
باید جای من باشید که بفهمید..
من این کارا رو نکنم شوهرم زخم بستر میگیره :|

دعا کن برام...

رو چشام عزیز دلم ...

۲۹ خرداد ۲۱:۵۶ ندا بانو
خخخخ باز شوهر من عین تویه .همش در حال کتک زدن من 😄😄
دییقا منم یه درسی کتابی بخام بخونم شونصد دفعه میرم نت 😑

ای بابا...
نخور بابا بزن :))

باید هممون توبه کنیم و رستگار بشیم :)

۹.۵ کمه اونوقت، 
خدا بگم چکارت نکنه ، چنان گفتی میفرستمش با چیا بخوابه فک کردم دعواتون شده :))
خواننده های اینطوری کم نیستن الان شکر خدا، چاووشی اما گاهی حرص منودر میاره بسکه سر و ته شعر و میزنه و بی معنیش میکنه.
+چقد سخته این اهنگه، مروح، اسفل اینا ینی چی ، از کیه اصن، مخاطبش کیه :-؟؟؟

کم نیست. کامل نیست :(
خخخ من یه لحظه احساس کردم فکر کردی دعوامون شده هاااا...
جدی کم نیستن؟؟

خیلی من دوستش دارم. از حضرت مولاناست. گوییا که مخاطب یا خداست یا جناب شمس... من خودم صاحب نظر نیستم خیلی بحثش سنگینه اتفاقا امروز داشتم فکر میکردم منبعی برای تفسیر شعرای مولانا پیدا کنم :)

چقد خشنـی تو :دی
شوخیشم زشته 
تا تو باشی خانومی کنی شوهرت نمازش که تموم شد یه دور دور سرش بگردی بگی حاجی تصدقت بشم ، قبول حق باشه :))
نه که بزنی ناکارش کنی ضیفه -_-

خشن نیستم ^_^
اتفاقا هر وقت دوست داشتنم خیلی زیاد میشه هر کاری میکنم با ناز و نوازش تخلیه نمیشه اون انرژیم مجبور میشم بزنم..
اون که خودش از خداشه.. تو اگه منو میدیدی چجوری بالا پایین میپرم چجوری صدای جکی چان از خودم درمیارم مث حاجی روزه بر میشدی از خنده ^_^

۲۹ خرداد ۲۲:۱۵ من یک معشوقه هستم ...
وای چه جاااالب ؛) پس دست بزن هم داری ؛)
میلک شیک شیرموزتو بخورم^_^
منم اصلا شیر دوس ندارم >_< کسی هم نیست شیرموز بده دستم بگه بخور جون بگیری فدات شم 
من عاشق شیرموز با پسته و نارگیل فراوونم ؛)
واااای خب ببین یه کلام گفتی منه شکمو تا کجا رفتم :) اقا نکنید معصیت داره خب میدونید که من خوراکی دوس ؛(
از اقا دزده چه خبر؟ 
😂 

دست بزن پای بزن ^_^

دیووونه :))

دست منم کسی نداد والا خودم همت کردم :)

هوم پسته بله بله خیلی دوس دارم.. من اینو توش بادوم میکس کردم...

تو که نخورده مستی. من نمیگفتمم تو یه ربطی به خوراکی میدادی :)

سلامتی سراغتو میگیره ^_^

با کشتی بین زن و شوهر بسیار موافقم,خودمم قبل از بچه داشتن یکی از همین خانومای مدام در حال مشت و.لگد زدن بودم اما الان با وجود بچه جونی برام نمونده  خواهر ^_^

نمره ت عالیه که :-* انشاالله موفق تر باشی بازم

در مورد اون خواننده نظری ندارم چون نشنیدم آهنگاشو

آها راستی منم از اون ضربه های خوردن پام به آرنج زیاد تجربه کردم,هم قدیما با شوور هم توی مسابقات تکواندو,روی پام کبود میشد و ورم میکرد اما من دیوانه وار دوست داشتم این حالت کبودی و درد رو چون هر بار باعث میشد پام قویتر بشه توی مسابقات و به هر دردی نگم درد

و چقدرم تاثیر داشت چون برای رده ی کمربند مشکی گرفتن تکواندو باید با ضریه پا تخته چوب رو میشکوندیم و اگر من پای قوی نداشتم, یا دردم میومد یا اصن نمیتونستم بشکنم

امیدوارم پای توام قویتر بشه که با همچین ضربه ای ناک اوت نشی و اشکت در نیاد :-* و بیشترتر بزنی شوورت رو ^_^ خبیث هم خودتی ^_^

ووویی تو چقدر مث منی :))

عالی نیست که :(

محسن چاووشی نشنیدی :|
ای خداااا.. تو خیلی کارت درسته بابا :) من هم تکواندو خیلی دوس دارم.. کیک بوکسینگ بیشتر :)

چوب!!
ددم وای نه بابا من این کاره نیستم :)


مواظب خودت باش گل دختر »:))

چشم :))

هروقت وحید این مدلی میزنه منو همون موقع یا دستش یا پاش خلاصه یه جاییش کوبیده میشه ب درو دیوار 
منم بهش میگم خدا زدت :)
الانم تورو خدا زدت ^-^ 

اون 0/5 نمره رو بخاطر تیچرز پت بودتت کم کرد من در جریانم :)

خخخ دیووونه... نخیرم :)

عــــــــــه سهیلا دخترم کتک میطلبی هااااا :))

باورت میشه من دوس ندارم محسن چاووشی رو 
صدا نداره اصن 
حالا شاید محتوای اشعارش زیبا باشه اما صداش افتضاحه 


بله چوب!! ندیدی رزمی کارا چوب میشکنن با دست یا پا ؟ برای گرفتن کمربند مشکی تکواندو شما باید دوتا تخته چوب میشکوندی با پا 
البته چوباش خیلی کلفت نیس,قطرش دو سانته شاید,اما باور کن راحت شکسته میشه 


بلاگر؟ میدونستی من عاشق این شیطنتاتم؟ منو یاد قبلنام میندازی :-* الانم شیطنت دارما اما دل و دماغ قدیمارو ندارم بخاطر دلایلی که خودت از زندگیم میدونی 


من تا ته دنیا طرفدار این شیطنتاتم و بشدت حمایتت میکنم چون زندگیت پر از شور و هیجان میشه با همچین زنی توی خونه

کلا با زنای خیلی ساکت و آروم مخالفم,و خب تا جایی که من میدونم اکثر مردا خانومای شیطون رو دوس دارن

آره عزیزم چرا باور نمیکنم :))
صدای خاصی داره برای من صداش قشنگ نیست اما زشتم نیست.. حداقل چیزایی که میخونه به صداش میاد.. من دنبال کننده ی کارهاش نیستم اما بعضی کاراشو دوست دارم :)

چرا دیدم ولی نه انقدر از نزدیک :دی
ای ول چه باحال :)

آره عزیزم تو هم منو یاد خودم میندازی.. خیلی اوقات اینو ازت دریافت کردم خیلی روحیه و جنست مثل منه..  درک میکنم :)

فداااات بشم خوووب :)

منم مخالفم ^_^  اوهوم :)

۳۰ خرداد ۰۰:۲۴ دکتر میم
باباااا بروسلیییی

[آیکون بازو گرفتن]  ^_^

۳۰ خرداد ۰۰:۵۶ اون روی سگ من نوستالژیک ...
خانوم مصدوم وقتی میخوای دعوا کنی و ادعا گردن کلفتی داری یکم به زور بازوت و اون قد وقیافه ات و صدالبته قد وقیافه حریف نگاهی بندازی بد نیست :)))))
من این بلاها رو سر داداش سامی میارم در نهایت همیشه این منم که مصدوم میشم بازوم کبود میشه یا رونم، مشت نیست ماشاله از فولاد نکه عمری ورزشکاره:(

^_^ 
ای ول.. برو مشتتو بخور.. منو نصیحت نکن :دی

حالا همیشه این موقع ها نتت تموم میشه ها این ماه تا تهش اومد که زبان نخونى زیاد شارژ کرده بودى
در مورد مولانا و تفسیر اشعارش با اطمینان میگم یکی از بهترین مفسران و کسیکه واقعا مولانا رو با همه وجود درک کرده آقاى شهبازیه که کانال گنج حضور رو فقط به خاطر مولانا راه اندازى کرده وبه شدت براش هزینه میکنه تا مولانا رو بفهمونه اگر تحمل صداى یکنواخت و لهجه ترکیش رو دارى بهتر از اون سراغ ندارم

ماه پیش که نه روزه 5 گیگم تموم شد غیر فعال کردم اون طرح رو یه 4 گیگ یه ماهه گرفتم.. الان تا یازده تیر یک و نیم گیگ دارم ^_^
امروز خودمو تنبیه کردم از صبح تا ساعت هشت مودم رو روشن نکردم به کارام رسیدم زبانم خوندم که فردا آماده برم سر کلاس ^_^
من اصلا عاشق لهجه ی ترکی ام :)
کانال تلگرامه؟؟
میتونی لینکش رو به موبایلم بفرستی عزیز؟؟

۳۰ خرداد ۰۲:۴۶ ماهی قرمز
ای وای ! بلا به دور ! 
تو هم که بدتر از من که گاهی رستم میشم گاهی بروسلی میشی :))))

^_^
خوبم.. پیش میاد :)

وای بلاگر یعنی عاشق این بازیتم :)))))

خدایی شوهرت عجب صبری داره ها :))
فک کنم من بخوام بعدا شوهرم رو بزنم انقدر بی زورم که زدنم مثل نوازش باشه :دی

خوبه بازم نمره ات بد نشده که. .عیب نداره دفعه بعد تنبلی نکن بیشتر بخون :دی

+امیر بی گزند عالیه :))

منم عاشق این حرکات خودمم :)

آقا چرا همه میگن شوهرم صبر داره ؟؟ :|  خوب من این کارا رو میکنم اون کلی شاد میشه و میخنده.. حالا من میگم محکم میزنم.. اما برای اون ماشالا مث فوت پشه است ضربه هام..

نه بد نشده :)  تنبلیم رو یکی دو تا تکلیف بود :(

+ بیشتر آهنگ های این آلبوم رو دوست دارم :)

خسته نباشی قهرمان.. خدا قوت دلاور
من و اخویم سر پیری میخوایم بریم دنبال زبان
از الان استرسای من شروع شد

بلی آهنگ بینهایت زیباییه
آهنگ وب منم امیر بی گزنده

^_^ ممنـــــــــــون

پیری کجا بود بابا :)
ترم پیش من یه همکلاسی داشتم 46 سالش بود.. تازه دانشجو هم بود..

آخی :)

۳۰ خرداد ۰۹:۲۸ زینـب خــآنم
عزیزم انرژیت ُ کنترل کن ، ی بلایی سر خودت میاری
منم مث توام ، ی دفه انرژیم گل میکنه ، گاهی اوقاتم مث تو ب خودم ضرر میزنم
بده ، آدم ضایع میشه  : دی

:))  باید آزاد بشه.. کنترلش کنم یهو دیدی سقف خونه رو آوردم پایین :)

واقعا ضایع شدما.. ^_^

میگم چه شوهر صبوری... 
منو یاد زمانی انداختی که با همسر کشتی می گرفتیم!! من می زدم, اونم میزد!!!!
یه بار عین تو پامو آوردم بالا بزنمش که اونم پاشو آورد جلو و کوبوندم توو پاش!!
تا دو ماه فلج بودم!
باید از دو طرف می گرفتنم تا بتونم راه برم
هرکی منو می دید فکر میکرد پام شکسته
بلاگر از این به بعد با همون دست و گاز برو به جنگ, امنیتش بیشتره

باز میگن چ شوعر صبوری :| باز میگن ... >_<

ما هم گاهی اونم میزنه اما مواظبه که اشکمو درنیاره ))

وای خدا خخخ منم تا دیروز نمیتونستم راه برم.. الان خیلی بهترم :)

خخخ باشه :)

۳۰ خرداد ۱۱:۱۳ جوجو کوچولو
عاقا جان تو منم دست بزن دارم :))) زور ندارم فقد :)))
واااای من از فردا ممنوع الورود ام >_<

وای من باید یه عکس از تو ببینم.. چرا فکر میکنم تو خیلی هرکولی؟؟

دیوونه ای دیگه :))

۳۰ خرداد ۱۱:۵۰ εℓï -`ღ´- εɓï
سلام عزیزدلم :)

یعنی پستتو دقیقا همینطوری با نیش باز خوندم :)

میلک شیک موز:)) همون شیرموز خودمون دیگه >_<

چقدددد با حال انقد از این روحیت خوشم میاد ک حد نداری :)))) مثه خودمی :|

حالا ابراهیم کلافه میشه از کارام دستامو میگیره نمیتونم جُم بخورم:))

اینکارات خشونت نیستااا همون انرژیه:)

میخونمتاااا اما خامووش :*

:))  سلام الناز جونم..

نه عسل میلک شیک شیرموز نیست :|

ایول :) اصلا فکر کنم هر چی ریزه میزه تر با انرژی تر چون تو هم جوجه ای ^_^

دستتو گرفت با سر بزن تو شکمش :))

فدات شم باشه عروس خانوووووم :*

سلام بلاگر جانم..
ینی من عاشق این روحیه ی ورزشکاریتما...تو چقدر انرژی داری بابا...مثل من خوبه.رو سایلنت!خخخخخ.
حالا پات بهتر شده؟
به به میلک شیک موزتون منو کشته...نوش جونتون.
باشه خودم فهمیدم اون کامنته رو گذاشتی بعدا جواب بدی.
فدات.روزت خوش.

سلام عزیزم :)

آری اون فلفل نبین چه ریزه که میگن منم ^_^  من اگه مث تو بودم تو آرومی و اینا میمردم.. اصلا با روحیه ام جور نیست..
آره امروز خوب شد دیگه :)

چرا میلک شیک ما همه رو کشت خو :/  مرسی ^_^

اوهوم :)
قربونت

۳۰ خرداد ۱۷:۴۵ نیاز هستم
وای خدای من الان تو از مسابقات محروم شدی فکر کنم
ما زنا هم تو ابن مورد کلا بازنده ایم
از این کارا منم کردم
الانم گاهی اوقات جوگیر میشما

موقتیه .. تازه از ارزش هام چیزی کم نشد :دی
ما زنا تو هیچ موردی بازنده نیستیم آقا :(

ایول :))

سلام عزیزم خوبی؟بلاگر جان میشه چند تا سوال بپرسم؟ممنون میشم جواب بدی.من بخاطر مشکل معدم ک فقط حالت تهوعه ی بار ب اصرار زیاد یکی از دوستام رفتم دکتر طب سنتی ک گفت حجامت لازم داری.منم از ی نفر شنیده بودم ک حجامت قدو بلند میکنه و من قدم ب اندازه ی کافی بلند هست۱۷۳ودیگه حتی یک سانتم نمیخواستم بلندتر شه .ترسیدم حجامت کنم تا اینکه حالم خوب نشد ودل و زدم ب دریا امرپز رفتم حجامت تو یکی از پستات خوندم ک شما و خواهرتون حجامت میکنین چون الان ب شدت ترس از بلندی قد دارم میخواسنم بدونم شما قدتون بلند شد؟خواهرتون چی؟و ااینکه نمیدونم ب خاطر چه مشکلی میرین حجامت ولی میخواستم بپرسم حجامت تاثیر داشت؟حالتون بهتر شد؟اها من ۲۲سالمه و دکتر گفت رشد خودشو کرده بدنت و دیگه امکانش خیلی کمه بلندتر بشه ولی من بازم میترسم. اخه شنیدم تا ۲۵سالگی ادم رشد میکنه. چون شوهرم ۱۸۴ دوس ندارم بلند تر بشم و اختلاف قدمون کمتر از ۱۰سانت باشه. خیلی ترسیدم. واینکه ی سوال دیگه قبلا ک وبتو میخوندم خیلی جاها نوشته بودی بی اشتهایی و یا وقتی غذا میخوری حالت تهوع بهت دست نیده و کاهش وزن داری دقیقا مشکل الان من.ولی تو پستای جدیدت انگار خداروشکر تهوعت خوب شده و خورد و خوراکتم خوبه. میخواستم یکم راهنماییم کنی اگه میشه .خیلی ب کمک احتیاج دارم.چی شد ک حالت تهوع و اون بی اشتهایی از بین رفت؟داروی خاصی مصرف کردی؟درمان خلصی داشتی؟میدونم خیلی سوال پرسیدم .ببخشید ولی خیلی برام مهمه.ممنون میشم اگه جواب بدی

سلام عزیزم..
اوووه نگاش کن چقدر نگرانه..
نه بابا قد بلند شدن ما ندیدیم :|

اون موقع هم که شما میگی مشکلات عصبی و روحی بود..  حالمو که بهتر کردم خود به خود خوب شدم :)

سلام
خواستم بگم که من شخصا از اینکه یهویی با شوخی کسی بهم ضربه ای بزنه یا نیشگون بگیره متنفررررررررم

ووی
همسرم اوایل از این عادتا داشت منم یه ساعتی باهاش قهر میکردم
الان بهتره 
میدونی بدیش چی بود اینکه با بچه ها هم دیگه از روی عادت همونجوری بود بعد بچه هام گریه شون می افتاد
خوب عادته دیگه

به نظرم این کارم ترک کن 
جز برنامه های قبل بارداری باشه
خوب البته هر کسی یه مدلیه 
امتحانت خوب شد؟
میدونی وقتی خوب نمیخونی و می افته شب امتحان همراه با استرسش یه هیجانی هم داره 
یعنی استرس و لذت با هم توام هست

فعلا بای

سلام عزیزم :)
من یهو نمیزنم که.. خبر میدم.. انقدر بپر بپر میکنم و صدا در میارم خودش میفهمه میخوام بجنگیم :)

خخخ شوهر من همیشه همیشه بهم میگه بلاگر! با بچه از این حرکات نکنیاااا.. میکشیش هااا.. اون تحمل نداره هاااا
 اتفاقا جز برنامه های بعد بارداریم باشگاه رزمیه :)

بد نبود.. فردا نتیجه رو میگیرم .سخت بود.

لذتش وقتیه که آدم خوب از پسش بربیاد.. من همیشه این لذت رو میبرم.. اما این بار اونقدری سخت بود که نمیتونم بگم مثلا زیر فلان نمره نمیشم.. باید ببینم چطور میشه..

یعنى تو تلگرام یارو چقدر باید حرف بزنه جطوری مولانارو بفمونه مگه هزینه داره
نخیر یه کانال ماهواره است رو هاتبرد اسمش گنج حضور 
فقط هم خودشه و خودش و مولانا یعضیا دیونه اش هستن

خوب هی حرف بزنه :دی
بابا تو که منو کشتی..
خوب مثلا اون موج ایناشو بگو من چجوری تو هاتبرد پیداش کنم آخه ؟؟

بعدم پاشو بیا بیان..
وبت باز نمیشه :((

وای دیوووونه^__^
ترکیدم از خنده خخخخ
یاد دعواهای خودم و گودزیلا افتادم که به قصد کشت همو میزنیم:)
حالا اصن لنگ مبارکت بغل گوشش چیکار میکرد؟
خره میخاستی بزنی تو سرش؟؟؟؟؟؟

شنیدی میگن چوب خدا صدا نداره؟:)))))

واقع بینیت تو حلقم:*

:))
وای راست میگیااا :)

آره میخواستم بزنم بغل گوشش اما پام نرسید تا اونجا نیمه ی راه ناک اوت شدم :دی

خخخ نخیرم شامل حال من نمیشه.

^_^

۳۱ خرداد ۱۵:۳۲ یا فاطمة الزهراء
ننه جان برای تخلیه انرژی برقص نه اینکه جودو بری :)))) 

دوس دارم بزنم خووووووو

۳۱ خرداد ۱۹:۱۳ ⓜⓘⓝⓐ💋 ..
چرا نیسدی ؟؟؟

هوم هستم یه کم درگیرم..
نمیدونم چ بنویسم ^_^
گذاشتم چند روز بگذره یهو پست بذارم :)

بیخیال بابا نمیخواد اصلا
من ماهواره دارم که برم واست نگاه کنم؟
رسیور ما اسم میدادیم خودش مى آورد 
به هر کی هم گفتم خودش پیداش کرد
دیگه باید صبر کنى تا از یکى بپرسم

من تو خونه ی تو ام که بدونم داری یا نه؟؟ :|

چقد رسیورتون با کلاس بود آقا :|
:)))

۰۱ تیر ۰۲:۴۸ دختر ـــَ ک
بیش فعالی مزمن داری ^___^

چه عجب تو اومدی کچل نگرانت شدم دیگه :|

۰۱ تیر ۰۴:۱۵ الوچه بانوو
اصلا روابط زناشوویی به همین بزن بزناش قشنگه 
بزنی بترکونیش منهدنش کنی بدم با ماشین از روش رد شی انقذ ک دوست داشتنیه:)))))))
خخخخ شوخیدم^______^
ولی جدا یزن بزن و دوست!  صدمه هم زیاد میبینما ولی چ کنم نمیاونم عطش دروتم و خاموش کنم:)))

حالا اونایی که خیلی خانومن فقط زندگیشون نگاهای عاشقانه اس به ما به چشم وحشی نگا میکنن :))

یا پیغمبر !!!!

خخخ

قربون عطش درونت :)

۰۱ تیر ۱۲:۲۸ soheila joon
سلام زورو :)

سلام مخمل :)

کلا با دست زدن امنیتش بیشتره 
خوشبحالت شوهرت فقط دفاع میکنه ،شوهر من میزنه البته سعی میکنه بیشتر دفاع کنه ولی برا من ضربه هاش وحشتناکه

بله :)

چه باحال :)

۰۲ تیر ۱۶:۳۳ الوچه بانوو
راستی کتاب دیروز امروز شرق غرب مولا
و بر دریا کنار مثنوی و بخون 
برای شرحم احمد شاملو و صدای بی نظیرش ما نداشتیم بهتر از شاملو کسی مولانا بخونه عالیه
و اینکه من تخصصم تو ادبیات مولاناست اصلا چیزی خواستی در خدمتم خیلی دوسش دارم تا حدی ک دو ساله زندگیمو گذاشتم برا تحقیق راجبه اونو دکتر شریعتی
اخرم متنویمو 20 شدم:))))

ایول بابا :)))

آلوچه ی خوشمزه ی اکتیو زرنگ :)

هوم چقدر جالب که استاد شاملوی عزیز مولانا خونده و تفسیر کرده..

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان