حرف مردم نوشت :/


در طول زندگی مملو از بحث و دعوای ما یک چیزی همیشه خیلی میدرخشید..
مردم چی میگن؟ جلو مردم زشته.. جواب مردم رو چی بدم؟؟

مثلا همسر من هیچوقت به این وعده که یک شب چادر بزنیم کنار دریا بخوابیم عمل نکرد .خوب چون مردم چی میگن یه زن و شوهر شب تا صبح برن تو یه چادر؟؟ اونم کنار دریا؟؟

مثلا ما قرار بود دوچرخه بخریم و گاهی با هم دوچرخه سواری کنیم.
اما خوب مردم چی میگن وقتی یه زن و شوهر یکی دو شب توی هفته بیان دوچرخه سواری؟؟

مثلا یکی از دلایلی که پرونده ی جریان طلاق ما مختومه اعلام شد این بود که من جواب مردم رو چی بدم؟؟ بگم زنمو طلاق دادم؟

مثلا یکی از دلایل بچه خواستن های همسرم اینه که بعد 5 سال و اندی زندگی مردم دیگه هی میگن ما بچه نداریم :/

مثلا یکی از دلایلی که من سالها از داشتن یه ساز منع شدم این بود که همینم مونده زنم تاری سه تاری چیزی بندازه رو دوشش و بره کلاس بیاد.. مردم چی میگن؟؟

مثلا دیشب که بعد کلی اوقات تلخی قرار شد بریم رستورانی که پاتوق دلخوشی هامون بوده غذای حسابی بخوریم وقتی داریم عکس میندازیم به زور میاد نزدیکم و وقتی میگم یه دونه دستتو بنداز دورم صمیمی باشیم عصبانی میشه و میگه جلو مردم؟؟؟؟؟؟؟  جلو مردمی که وجود نداشتن! تنها آدم اونجا دیشب ما بودیم و آقایی که پشت دخل نشسته بود و بهمون دید نداشت اگرم داشت  قطعا انقدر بیکار نیست بشینه تماشا کنه مشتری هاش چجوری عکس میندازن..


مَردُم !
بیشتر حرف بزنید..
در مورد دل من حرف بزنید..
در مورد من که کل جوونیم رو حرفای شما میسازه... اونم حرفای احتمالیتون...
حرف بزنید بلکه به اوضاع من رسیدگی بشه..

کاش تو خونه ی من بودید.. کاش بودید و ما رو میدیدید که حداقل شوهرم بگه اگه عذاب بدم زنم رو تو این چهار دیواری ...
مردم چی میگن ؟؟


* سعی کنید شاد زندگی کنید و انقدر همه چیز رو جدی نگیرید.چون مردم اصلا اونقدری که شما فکر میکنید به شما و حرفی که دربارتون زده شده توجه نمیکنن!

* شما تو زندگی مجبور نیستید به هیچکی راجع به چیزی جواب پس بدید به غیر از وجدانتون !



خوشحالیت آرزومه😳

قربانت :*

سلام بلاگر جان.
خوندمت عزیزم
حس ناراحتی و اعتراضت با این که خیلی کوتاه و مفید مختصر نوشتی کالا مشخص بود...
میفهم...واقعا اگه آدم بخواد به حرف مردم زندگی کنه دیوونه میشه.چون همین مردم هر لحظه ممکنه یه حرفی بزنن.نمیشه که به هر سازشون رقصید...
دیگه زندگی همینه...باید ساخت..
تقریبا همه ی ما از یه سری کارا به خاطر حرف مردم منع میشیم...که متاسفانه خیلی درد داره..خیلی...

سلام آوایی..
ممنون از همدردی و درکت :*

۰۶ ارديبهشت ۱۷:۰۹ بابا لنگ دراز
اینکه مردم حرف نامربوط و غیر منطقی زیاد میزنن درسته،ولی خب یه سری چیزا تو جامعه ی ما تبدیل به عرف و چارچوب شده.البته به نظر من برخی از این چارچوب ها درسته و از دین و مذهبمون ریشه گرفته.
الآن به نظر بنده دوچرخه سواری یک خانم تو خیابون و جلو چشم مردم،درست نیست.تو مردم افراد مریضی پیدا میشن ک سوء استفاده کنن.
یا باز هم به نظر بنده،درست نیست تو خیابون بلند بلند خندید و جلب توجه کرد«مخصوصأ اگه اون فرد خانم باشه»
حالا این مثال ها زیاده،ولی به نظرم هرکاری جا و مکان خاص خودشو داره.خیلی از کارها مخصوص حریم خانواده ست و نباید به بیرون درز کنه :)
البته اینا نظر من بودنا :) ناراحت نشید باز :)

ببین دین یه چیز میگه عرف یه چیز دیگه و اصولا اون چیزایی که عرف میگه اکثرشون چیزهای مزخرفی هستن :) و دلیلی نداره بگیم چون عرف هستن تو چهارچوب درستی قرار دارن..

مثلا عرفه که الان خانواده ی یه دختر زیر بار جهاز له بشه و اکثر قریب به اتفاق خانواده ها هم از ترس حرف مردم زیر بار له شدنه میرن.

خوب این نظر شما در مورد دوچرخه سواری الان منو کشت :)) اگه بنا به این بود ما الان نباید هیچ بانوی ورزشکاری تو کشور میداشتیم.
خوب درمورد خنده ی بلند تو خیابون بعید میدونم من تو پستم اشاره ای کرده باشم :/

کلا نظر من اینه انجام کاری که منع شرعی و قانونی نداره و انجامش خدشه ای به عفت اون شخص فاعل وارد نمیکنه انجامش به هیچ احدی ربطی نداره و از اون جا که در دهن مردم چه وقتی ما کاری انجام بدیم چه وقتی انجام ندیم پیوسته بازه پس چرا ما خودمون رو محروم کنیم از انجام علایقمون؟


چه پست دردناکی 
بلاگرجان اکثر ماها درگیر حرف مردمیم,در حالیکه واقعا به کسی ربطی نداره کی چیکار میکنه 
منم انقد دوس داشتم گیتار یاد بگیرم اما بخاطر همین حرف مردم منع شدم 
حتی مورد داشتیم منه تازه عروس در سن هجده سالگی از سر کردن روسری صورتی منع شدم چون مردم چی میگن^_^  هی خدا چه میشه کرد دختر!!!!!

باز شوهرت خصوصیات خوبی داره که اکثر مردا ندارن,باز خداروشکر

:(
ای بابا.. 
میترا من میگم فضولی مردم همیشه هست.آدم خودش باید اهمیت نده..


درسته ..  اما یه وقتایی انقدر رو مغزه که ... :)

یک جایی خونده بودم مردم به یه سردرد ساده ی خودشون بیشتر توجه میکنن تا مرگ شما پس بیخیال باشین!:[ چه تجربه هایی لذت تحققش ازمون دریغ شد به خاطر مردم! 

یعنی فقط بگم آه....  :(

خخخ چه بامزه..
من تاحالا ندیده بودم زن هندونه بخر باشه.
همیشه آقایونن که با خرید هندونه حس خیلی مردونگی بهشون دست میده و انگار دنیا رو فتح کردن.من از تریپشون خیلی خنده م میگیره.
خخخ قالب ساز خیر...واقعا بامزه بود.
میگم همه خوششون اومده از قالب.دیگه هیچ کسم با فونت مشکلی نداره خداروشکر.دستت درد نکنه.

من این مدلی ام دیگه ^_^
اتفاقا منم همون حس بهم دست میده :)

خدا رو شکر.سرت درد نکنه..
خدا اموات جناب عرفان رو بیامرزه..

خخخ پس توام اون حس معروف بهت دست میده نه؟
واییی مردم از خنده.
الان من مشغول درس خوندنما..هی وسطش میام و میرم...

آری آری ^_^

من الان باس برم کلاس :)
درسمم خوندم..
دختر خوبی هم بودم :)

۰۶ ارديبهشت ۱۷:۴۸ بابا لنگ دراز
منم نگفتم عرف صد در صد خوبه!گفتم برخی!
ورزش خانم ها هم تو فضای خاص و اختصاصی انجام میشه!نه وسط خیابون :)البته الآن دیگه فرقی هم نداره واسه کسی :) میتونید سوار موتور هم بشید :) به کسی ربطی نداره ک.
اگه بخواید از دیدگاه دین و مذهب به این قضیه ی دوچرخه سواری خانم ها تو خیابون نگاه کنید،باید زنگ بزنید ب دفتر مرجعتون :)

درکل زیاد ب دهن مردم توجه نکنید :) نگاهتون به منطق و دینتون باشه :)

آهان ببخش من بی دقت و هول هولکی خوندم..
ورزش بانوان که تو پارکهای عمومی انجام میشه چی؟ یا ورزشهایی که تلویزیون نشون میده :/


باشه :)

ینی تو میری کلاس زبان من کلی روجیه میگیرما...
اون وقت منم هی دلم میخواد برم..
میدونی چیه؟من از ترس این که کلاسا صبح زود باشه جرئت نکردم ثبت نام کنم.چون میدونم حتی اگه یه ترم اول ذوق داشته باشم و بتونم صبحا پاشم برم ترم دوم حتما کم میارم و اینجوری مسخره ی خاص و عام میشم.اول از همه خودم ضد حال میخورم.
من تازه بعد از ظهرا سرحال میشم و حالم خوب میشه.
خوب اگه مطمئن بودم کلاسا بعد از ظهره حتما تا الان ثبت نام کرده بودم...

آوا الان من بزنم چهار قاچ کنم تو رو؟؟؟

خوب یه سوال میکردی بلکه بعد از ظهرا بوووووود.. همینجور الکی الکی خودتو از این لذت محروم کردی رفت؟؟

مرده شور حرفه مردم رو ببرن که زندگی ماهارو به گند کشیدن.
در مورد ساز نگو که دله من یکی هم خونه:(:(:(:(
به عمق ناراحتیت پی بردم.اثن من بمیرات برات.
مردم چقدر بیکارن که بشینن زندگی ماهارو قضاوت کنن،مردم چندتا چشم دارن که ماهارو نگاه کنن و به زندگی ما چشم بدوزن.
همین مردمی که شوهرای ما میگن همه ی این کارهارو انجام میدن ولی خب زشته واسه ما دیگه!!!نکنه یوقت یکی از همین مردم بگه واییی اینا چرا اینطورین!؟؟
نکنه زن ما با کاپشن و شلوار بیاد ورزش کنه تو پارک زشته جلو مردم!!!
یا همین قضیه انداختن عکس آخه مردم نمیگن چقدر این حرکت نابه هنجاره برای یه زن و شوهر.
واایی نکنه  یکاری کنیم مردم بدشون بیاد!!!
درد این مردمی که اینا میگن تو دلمه!!!درد مردمی که برای من بی ارزشه حرفاشون ولی برای اینا با ترزش ترین چیزه تو دلمه!!!نابود بشن این مردم که حس و حال زندگی رو دارن از من میگیرن و خواسته و ناخواسته محروم شدیم از بعضی کارها.

مردشور خودمونو ببره که به این حرفا اهمیت میدیم :)

لازم نکرده تو بمیری بابا...
تو دلت پر تره هاااا.. شربت آبلیمو بدم؟؟ :دی

آفرین، برد ِ زندگی اینه که فقط واسه دل خودت زندگی بکنی. نه واسه حرف 

اینجا اخرش در مورد خودم باید یه امان از حرف شوعر هم اضافه میکردم.

چون من نیستم که با حرف مردم مشکل دارم ...

۰۶ ارديبهشت ۱۸:۳۹ بابا لنگ دراز
والا تو تلویزیون ک خیلی چیزای دیگه هم نشون میده :)
خخخ در مورد ورزش خانم ها تو مکان های عمومی هم سکوت میکنم :)
جامعه و وضعیتش مشخص و روشنه :)

برادر منظور من تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بود :/

جامعه رو همین من و شما میسازیم.
اگه هر ادمی به خودش اجازه نده این حقوق رو زشت بدونه زندگی هممون خوب میشه.ناموسمونم در کمال امنیت دوچرخه سواری میکنن..

۰۶ ارديبهشت ۱۸:۴۹ خانوم خونه
الهی دورت بگردم...
قربون احساساتت و ناراحتی که توو این پستت داشتی برم من

عزیز دلمی.. ممنون از محبتت.

سلام بلاگر جونم
با خوندن پستت انگار داغ دلم تازه شد
به خاطر حرف مردم بابام اصرار داشت با همسر ازدواج کنم, و حالا که به ته خط رسیدم ببینم این مردم کجان که بیان به دادم برسن؟!
دین, عرف, مذهب, چهارچوب, محدودیت.... اینا همه توجیهه
آدمی که عقل داره, قلبش می تپه, و راه و رسم انسان بودن رو بلده, به توجیه نیازی نداره
ما یه عمر با یه سری عقاید پوچ و قرون وسطایی بزرگ شدیم, بسه مونه
خودم به شخصه وفتی می بینم یه خانوم توو خیابون سوار دوچرخه ست کیف میکنم, و دیدم آقایی رو که با دیدن همون خانوم گفت احسنت...
پس دیدگاه آدما, نحوه ی نگاه شون به قضایا خیلی متفاوته
هر کاری که دوست داری انجام بده, برو دنبالش, چون آدم نرمال فرق بین خوب و بد رو تشخیص میده
فدایی داری

ای بابا هدیه..

آره قلبی که سیاه نباشه راه درست رو همیشه نشون میده..
آره واقعا.. حالا شمال این جریان خیلی جا افتاده است اما این خراب شده :(
البته اینجا هم زن و شوهر دوچرخه سوار دیدماا .
من به قربانت :*

راستی عزیزم من هنوز توو کف کیکت توو پست قبل هستم, یعنی فوق العاده شد
چقدر دلم خواست
نوش جون تون

درست کن عزیزم.

دستورش رو از قسمت آشپزی وبم بردار.کیک قابلمه ای. روش هم گاناشه.

میگم ـا چقد تفاوت دارین تو و همسرت چقـــــــــــدر !
خوب مگه شما آخه دوس نبودین ؟! حرف نزده بودین راجع به زندگی و دیدگاهاتون ؟!
چی شد که این شد ؟!
طلاق نگیریم چون مردم چی میگن ؟! خوب من الان سیخ داغ رو عمودی بکنم تو چشمم آخه ؟! چرا منو دق میدی خوب ؟:(((((((((((

اون سیخ داغ رو بکن تو حلق من :)))

ریحان؟؟ اون موقعی که من با شوهرم اشنا شدم و دیدگاه اون موقعم رو اصلا با افکار الانم مقایسه نکن..
برای بلاگر اون زمان فقط دوست داشتن کافی بود. اصلا یه روز فکرشو نمیکردم مشکلات الان رو داشته باشم که.
بعدشم اون موقع انقدر شوهرم جنتلمن بود که بزرگترین بحثمون این بود وقتی من قراره زنگ بزنم چرا گوشیتو مشغول میذاری.
تو خودت شش هفت سال پیش همین ملاکای الانتو داشتی؟ ذهنت همین قدر باز بود؟؟
من نهایت حرف اون موقعم این بود که دوست دارم درس بخونم جلومو نگیر که اخرشم دیدی انقدر عرصه بهم تنگ شد دانشجوی انصرافی شدم :/

اون دهنتو بیار من ماچ کنم ینی گل گفتی واقعا 
اما دوچرخه سوار شدن خیلییی ساله که برام ارزو شده و همیشه با همون دوچرخه سواری بچگیم با خودم حال میکردم 
اما یه روزم از عمرم مونده باشه میرم تو خیابون دوچرخه سواری 

دهن تف تفی ؟؟ :*

حالا دوچرخه سواری تو شمال به دل من نمونده هرچند اونم خانوادم موافق نبودن اما خوب اگه بخوام نام ببرم جاهایی رو که از بچگی تاحالا کجاها مسیر زندگی منو بخاطر همین خزعبلات عوض کردن باید یه سریال بنویسم :(

سلام عزیزم ,بلاگر جانم ,بابا که ازدواج نکرده ,ولی شاید زن صیغه ایی داشته باشه,نمیدونم دقیق! در هر صورت حاضر به پذیرفتن من نیست,عمه هام هم به طرفداری از بابام حاضر نیستن کمکی در حق من بکنن!
یعنی بدجور گیر کردم بینشون ...
امان از حرف مردم ,همین مردم چی میگن منو بدبخت کرد ,مامان من همیشه جوری زندگی میکنه که مردم راضی باشن,حتی به قسمت زندانی کردن و هدر رفتن چند سال از عمر دخترش,در صورتی که همین مردم علاوه بر این که نمیگن چه دختر پای که همش تو خونست,تازه میگن حتما یه کاری کرده که زندانی شده

عزیزم مهربان جان.. خیلی برات دعا میکنم دختر ..

۰۶ ارديبهشت ۲۰:۴۳ زینـب خــآنم
طلااااااق ؟؟؟
مگ تا اونجا هم پیش رفتین ؟؟؟ : |

بله بله... تا اونجا...

دو سال پیش..

از قدیم و ندیم در تمام دوران درد و حرف همیشگی همه

و با وجود همه ی این تلاش ها و مثلا فرهنگ سازی ها همچنان این موضوع با همون قدرت همیشگی خودش داره پیش میره ... :|

واقعا.. من از نسل خودمون دیگه تعجب میکنم اگه زندگیشونو با حرف مردم وفق بدن :/ 

۰۶ ارديبهشت ۲۲:۰۷ پونه پلویز
مپندار اگر شیر و گر روبهی
کز اینان به مردی و حلیت رهی
اگر کنج خلوت گزیند کسی
که پروای صحبت ندارد بسی
مذمت کنندش که زرق است و ریو
ز مردم چنان می گریزد که دیو
وگر خنده روی است و آمیزگار
عفیفش ندانند و پرهیزگار
غنی را به غیبت بکاوند پوست
که فرعون اگر هست در عالم اوست
وگر بینوایی بگرید به سوز
نگون بخت خوانندش و تیره‌روز
وگر کامرانی در آید ز پای
غنیمت شمارند و فضل خدای
که تا چند از این جاه و گردن کشی؟
خوشی را بود در قفا ناخوشی
و گر تنگدستی تنک مایه‌ای
سعادت بلندش کند پایه‌ای
بخایندش از کینه دندان به زهر
که دون پرورست این فرومایه دهر
چو بینند کاری به دستت درست
حریصت شمارند و دنیا پرست
وگر دست همت بداری ز کار
گدا پیشه خوانندت و پخته خوار
اگر ناطقی طبل پر یاوه‌ای
وگر خامشی نقش گرماوه‌ای
تحمل کنان را نخوانند مرد
که بیچاره از بیم سر برنکرد
وگر در سرش هول و مردانگی است
گریزند از او کاین چه دیوانگی است؟!
تعنت کنندش گر اندک خوری است
که مالش مگر روزی دیگری است
وگر نغز و پاکیزه باشد خورش
شکم بنده خوانند و تن پرورش
وگر بی تکلف زید مالدار
که زینت بر اهل تمیزست عار
زبان در نهندش به ایذا چو تیغ
که بدبخت زر دارد از خود دریغ
و گر کاخ و ایوان منقش کند
تن خویش را کسوتی خوش کند
به جان آید از طعنه بر وی زنان
که خود را بیاراست همچون زنان
اگر پارسایی سیاحت نکرد
سفر کردگانش نخوانند مرد
که نارفته بیرون ز آغوش زن
کدامش هنر باشد و رای و فن؟
جهاندیده را هم بدرند پوست
که سرگشتهٔ بخت برگشته اوست
گرش حظ از اقبال بودی و بهر
زمانه نراندی ز شهرش به شهر
غرب را نکوهش کند خرده بین
که می‌رنجد از خفت و خیزش زمین
وگر زن کند گوید از دست دل
به گردن در افتاد چون خر به گل
نه از جور مردم رهد زشت روی
نه شاهد ز نامردم زشت گوی
گرت برکند خشم روزی ز جای
سراسیمه خوانندت و تیره رای
وگر برد باری کنی از کسی
بگویند غیرت ندارد بسی
سخی را به اندرز گویند بس
که فردا دو دستت بود پیش و پس
وگر قانع و خویشتن‌دار گشت
به تشنیع خلقی گرفتار گشت
که همچون پدر خواهد این سفله مرد
که نعمت رها کرد و حسرت ببرد
که یارد به کنج سلامت نشست؟
که پیغمبر از خبث ایشان نرست
خدا را که مانند و انباز و جفت
ندارد، شنیدی که ترسا چه گفت؟
رهایی نیابد کس از دست کس
گرفتار را چاره صبرست و بس

:(

۰۶ ارديبهشت ۲۲:۰۸ پونه پلویز
شعری که فرستادم از سعدیه :)

ممنون عزیزم واقعا گل گفته حضرت شیخ :))

کلا مردشور این مردم رو ببرن :|

ولی ما خیلی وقتا زیادی این مردم رو جدی میگیریم..مگه آدم چقدر قراره عمر کنه که بخاطر حرف مردم خودش رو عذاب بده؟!

من با خط دوم کامنتت موافق ترم.. همه چیز دست خودمونه..

حرفِ مردم سیری چند. ..

واقعا...

۰۷ ارديبهشت ۰۰:۳۱ یا فاطمة الزهراء
واقعا اعصاب داری من بودم الان دندونای شوهر گرامی تو حلقش بود :/

بهم میگن مهربون ^_^

ولی واقعا حق با تو هست. باس بزنم دندوناش بره تو آپاندیسش :دی

دل پر داره دیگه که نمیزارن بخاطره یه مشت جماعت لق لقو علایقمون رو دنبال کنیم.
بده اون شربتتو:):):)

:))


۰۷ ارديبهشت ۱۰:۴۸ ⓜⓘⓝⓐ💋 ..
از قدیم گفتن درِ دروازه رو میشه بست
اما در دهن مردمو نه.

حالا توی خونه ی ما برعکسه...
من خیلی درگیرِ حرف مردمم اما شوهرم اصلا.
بشدددت هم با من مخالفه (^.^)

حالا خوبه ضرب المثلم بلدی و درگیری ;-)

از اولم مشخص بود کیوان خیلی مرد نازنینیه همه آتیشا رو تو درست میکنی :دی

۰۷ ارديبهشت ۱۳:۲۸ نویسنده عشق
اممممم من دفه اولمه میام اینجا فک کنم :|
ولی خب نظر میدم عب نداره ک :)
چقد سخته ک همش دقدقه فکریت حرفای مردم باشه :|
مردم همیشه حرفشونو میزنن :|
مثلا وقتی که مهمونی میدی اگ ده جور غذا هم بذاری جلوشون باز حرف میزنن یه جورم باشه میزنن :|
به قول بچه ها در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردمو نه ...
اگه نمیشه بست ...
میشه سرویس که کرد :|
میشه گل گرفت ک :|
اگه بخوای به حرفای این و اون توجه کنی زندگی خودت خراب میشه :|
باید ازادانه عمل کنی و هیچی برات مهم نباشه نه حرف مردم نه هیچ چیز دیگه :|
اممم برای اولین نظر خیلی طولانی بود گمونم :|
بسه حرف زدم دیگ :|
کسی پشت سر من حرف نمیزنه دهنشو سرویس کنم بقیه یاد بگیرن عایا :|

شاعر در این مواقع میگه: دست گل محمدی؛ به وب من خوش آمدی ^_^

 اعصاب نداریااااا :/
نه والا مگه کسی جرات میکنه اصلا :دی
باهات موافقم باید حرف دیگران برا آدم مهم نباشه..

سلام خانمی ازطرزبیان نوشته ات خوشم اومددوس دارم نوشته هاتادنبال کنم خوشحال میشم برام رمزبذاری ممنون

سلام به شما ... :)

سلام عزیز دل خودم
من چه زود به زود بیام اینجا چه دیر بیام وقتی میام متوجه میشم چقدر دلم برات تنگ میشه :*

با خوندنت یاد حمله ی معروفی افتادم که میگه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. و منی همیشه مخالف این گفته بودم 
اینکه اونطور که مردم میخوان باید زندگی کنیم تا درموردمون حرف نزنن رو نمیتونم بپذیرم
اصلان بذار مردم 24 ساعت در موردمون حرف بزنن. کی به کیه ؟ :)

سلام فدای تو :*
تو خیلی مهربونی آخه :)) قربون دلت :*

والا به خدا.. گل گفتی اصن :)

۰۸ ارديبهشت ۰۲:۳۷ دختر ـــَ ک
فقط فکر کنم مردم راجع به سر رو کردن تو گوشی و معتاد گوشی شدن حرفی نزدن:|
آخه موضوع اینه این کارا رو هم نکنی مردم حرفو میزنن. واااااااای فلانی دستش تو جای عمومی رو شونه زنش بود. نزاری هم میگن اه اه فلانی چقدر یوبسه:دی حتی زورش میاد به زنش توجه کنه. فلانی چقدر میخوره. نخوره میشه فلانی بسکه خسیسه به شکم خودشم رحم نمیکنه یا مثلا با این هیکلش خوبه همش رژیمه و اینا...
از این موارد زیاده.
اصلا بزار ببینم تو خجالت نمیکشی وبلاگ داری؟؟؟؟؟؟؟مردم چی میگن؟؟؟؟؟

به نکته ی ظریفی اشاره کردی واقعا :/
دقیقا منم حرفم همینه.

خخخ کچل :)

بلاگر یهویی یه فکری ب ذهنم رسید 
تو که انقد زبانت خوبه چرا کنکور زبان نمیدی؟
انقد داوطلباش کمن که راحت قبول میشی 
میگم کنکورشو بده حالا یا میری یا نمیری دیگه 
تو اصن نخونده هم بری سرجلسه میتونی تستاشو بزنی 

خوب کنکور زبان بدم که چی شه؟؟ همینجوری هم پیام نور میتونم برم فراگیر ثبت نام کنم دیگه..
البته من سالی که کنکور میدادم یه بار کنکور زبان شرکت کردم..  اصلا این نیست که راحت قبول شی :) خعلی سخته معمولا :)
باز ممنون از پیشنهادت.. شاید امسال فراگیر ثبت نام کنم نمیدونم :(

۰۸ ارديبهشت ۰۹:۴۸ ᓄـــომlἶհεـــلیـפــہ
کاش یکی از همی مردمو بیاریم ببینیم واقعا ایقدی ما بهشون توجه داریم اونا بهمون توجه میکنن:((

همه درد کشیده از حرف مردمن :((((

گیرم که توجه میکنن .. چه فرقی به حال ما داره اگه میدونیم کاری که میخوایم انجام بدیم اشتباه نیست؟

:(

۰۸ ارديبهشت ۱۷:۰۲ جوجو کوچولو
سلام :)
حضور خودم رو بهت تبریک عرض مینُمایَم
راستش من به خودمم فکر نمیکنم :| چه برسه ب مردم :|
هرکی هم جلو من راجع به کسی دیگه و زندگیش بگه میگم به ما چه مربوط؟ 
زندگی خودشه :)

سلام کچل..
واقعا هم جای تبریک داره ^_^

آفرین اخلاق خوبی داری:)

همیشه سعی کردم خودم باشم و طرز فکر خودم و کاری ب مردم نداشته باشم چون چ بخواهیم چ نخواهیم مردم حرفشونو میزنن چ مستقیم توی روی خود ادم چ پشت سرمون اگر پشت سرمون باشه ک خب هیچی بگن هر چی دلشون میخواد ولی اگر توی صورتم نگاه کنن و بگم جوابشونو معمولا نمیدم وهر چی میگن ی لبخند میذارم روی لبم و  میگم چشم باشه چی بگم بعد کار خودمو میکنم :)
ولی خب مردا ی سری چیزا براشون مهمه و فک میکنن مردم نشستن تا رفتار اونا رو با خانمشون بسنجن و حرف دربیارن  این تو ذاتشونه توی اکثر مردا هم هست حالا بعضیا کمه بعضیا هم شدتش بالاست شاید بعضیاشو بگی همون تعصب و حساسیتشون ولی کلا مدلشونه اگر بخواهیم زندگیمون اروم باشه و حوصله تنش و نداشته باشیم باید توی این موردم بی محلی کنیم و برامون مهم نباشه چون بعد ی مدت این حالتای مرد کم میشه...
خودمو میگم حوصله جنگ اعصاب بعدشو ندارم...

عه چه باحال.. نه من اگه بهم بگن جلو روم جواب میدم معمولا :) مورد داشتیم گفتن چرا فلان کارو کردی گفتم خواستم فضولامو بشمارم اصن :)

خوب بی محلی که نشد راه. در مورد شوهر.. یا باید به حرفش گوش کرد.یا باید جنگید دیگه :/ نمیشه بگی آره حق با توعه بعد بیای انجامش بدی.. شوعر دیگه مردم نیس که.. یهو آدمو از وسط نصف میکنه :دی

۰۹ ارديبهشت ۰۰:۴۹ دختر ـــَ ک
جدیدنا چرا کامنتای من غیب میشه:|

تایید نشده بود.

در این مواقع من به همسرم با تمام غیضم میگم گوربابای مردم
بعدم میگم از اینکه به حرف مردم بیشتر از خودت و خواسته هات اهمیت میدى نشونه ضعف اعتماد به نفسته خلاصه اونقدر هوار  هوار میکنم تا شوهرم کوتاه بیاد

هوار هوار کنم نشدم :/

چه قشنگ نوشتی و نقد کردی ... واقعا همینه

قربانت..  اوهوم :(

بوووووووسسسسسسسسسس
مرسییییییییییییی
دوستت دااااااااارن
عشقمی
بلاگر تو خونه جدیدم منتظرتما
راستی نمیخوا.م  مثل. الان. آدرسم خودکار. ثبت بشه. 
باید چیکار کنم؟
اگه میشه برام. کامنت بزار. اونجا. بگو
بازم. مرسی

قررررربونت بابا شرمندم کردی که :)

جونم برات بگه تو بلاگفا که اصلا نمیتونی آدرس بذاری. الباقی هم تا آدرس وارد نکنی که ثبت نمیشه.یا اگه یه بار ادرس میزنی دفعه ی بعد رفتی پاک کن آدرستو.
تو بیان هم که ادرست از قبل هست یه ضربه میزنی به کادر آدرست یه کادر کوچک باز میشه .عدم ثبت سایت رو انتخاب میکنی.
البته اگه وب من اکمدی آدرس بذار من هر کامنت بی ادرسی میبینم یه کچل بشی الهی نثار روح کسی که کامنت گذاشته میکنم ..

سلاااااااااام.
خسته و کوفته از درس
اومدم کامنت بدم بگم من هستم :-*

 سلام به روی ماهت.. 

خستگی از این بهتر؟؟
خدا قوت عسل :*

دلمون تنگ شده برات بانو کم پیدا شدی

قربان دل شما :) میام کم کم

دهن مردم سرویس!

خیلی مختصر و مفید :)

۱۰ ارديبهشت ۲۰:۴۶ من یک معشوقه هستم ...
چه جالب.....کامنتای اینجا رو که خوندم دقیقا موندم پس این مردم کی هستن؟؟؟ انگار هیچکس جزو مردم نیست..پس اونایی که اگر توکوچه یه دختری رو روی دوچرخه دیدن زل میزنن بهش کی هستن دقیقا؟؟؟ اونایی که یه زن و شوهر توی کوچه دست تو دست بودن میگن عییی چه عقده ای ان اینااا....
واقعا اینا کی هستن؟؟؟
مشکل ما اینه که اگر درمورد خودمون باشه مردم بی فرهنگن و ذهنشون بستس....اما اگر برای بقیه باشه گستاخ و بی حیان و نمیفهمن چه کاری جاش تو خیابون و رستوران نیست و خیلی بی کلاسن.....
بابا خودمونیم اون مردم....چرا همه فکر میکنن مردم بقیه ان؟؟؟

واقعا منم قبول دارم خیلی جاها حرف مردم مارو از علایقمون باز داشته.....به امید روزی که هممون به علایق هم احترام بذاریم و اگر با فرهنگ شخصیمون جور نبود برچسب نزنیم روی طرف و حرف چرت نزنیم درموردش

آقا من دقیقا به جمله ی اولت فکر کرده بودم وقتی کامنت ها رو میخوندم :)


آمین عزیزم.

منم خیلی ب این موضوع فک کردم و زندگی منم درگیرشه متاسفانه 

ولی واقعا مردم کین ؟ماهاییم ک مردمیم .اگ از خودمون شروع کنیم عالیه
و.....

خیلی تاسف باره ک محدود و محروم شی برای احتمال حرف درآوردن پشت سرت

دقیقا همینطوره عزیزم.. 

:(

سلام. همینجوری گذرم به وبتون افتاد ...! و خوشالم که اینجوری شد...
خیلی این متنتون خوب بود... امیدوارم بلاخره یه جوری یه طوری مشکلاتتون حل بشه:(
واقعا چقدر حرف مردم می خواد روی همه ی تصمیم های ما تاثیر بذاره ؟!؟ :\ 
چه خوب میشد همه برای خودشون زندگی می کردن نه مردمی که وجود ندارن!

سلام جانم خوش اومدی :)

قربانت ب رم دخمل .
واقعا حوب میشد اگه هیچکس به حرف دیگران اهمیت نمیداد..

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سلام!
به وب من خوش آمدی.
مشخصات منو میتونی از قسمت *بلاگر شناسی* بخونی.
اگر که خاموش همراه منی خواهشا موقع پستهای رمز دار روشن نشو!
اگر وب داری و کامنت میذاری خواهشا آدرس بذار شاید لازم شد :)

دوست خوبم!
اینجا یه رسانه ی مجازیه اما یادت نره ما آدم های واقعی هستیم..
از شکستن دل همدیگه با حرفای نامناسب پرهیز کنیم.
هدف از ایجاد این وب صرفا ثبت دلنوشته های من و گهگاهی نوازش طبع لطیف شما با شعره.
تمام نیکی ها و بهترین های دنیا از آنِ شما و سرِ راهِ شما باشه.
ان شاء الله.
آرشیو مطالب
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۳ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۵ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۴ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۶ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۴ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۵ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۴ )
دی ۱۳۹۶ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۶ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
موضوعات
روزنوشت (۲۱۶)
شعر نوشت (۵)
پخت و پز نوشت (۴)
عکس (۱۰)
مناسبت نوشت (۵)
زبان در خانه (۱)
پیوندهای روزانه
اجاره مبله در تهران
گرسنه ها بخوانند :)
مامان-بابا ها بخوانند 2 :)
مامان-بابا ها بخوانند 1 :)
همه ی خانم ها بخوانند :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان